افشين و آلبوم " ماچ " ، مصاحبه
 

 
 
افشین

بهزاد: افشين جان. نمی تونم بهت بگم يه ماچ بده. اما می تونم بگم توی آلبومت همه ما رو يک ماچ کردی!

 

 

 

 

افشين: من و تو که زياد به هم ماچ داديم!

بهزاد (با خنده و صورت سرخ شده): آقا اين آلبومت اومده بيرون و چيزی که جالبه، اينه که ويدئوی آهنگ "ماچ" هم يک هفته ای ميشه بيرون اومده! چرا اول اين آهنگ، صدای سبزی فروش مياد؟

افشين: چون چيزهايی که از ايران برای من به يادگار مونده همين نمکی ها، سبزی فروش ها و ماشين هايی بودن که ميومدن توی کوچه ها و با بلندگو داد می زدن "سبزی خوردن، سبزی قورمه" ... البته شنيدم تازگی ها مد شده به جای "نمکی" ميگن "آهای بی وفا، ديگه دوستم نداری؟!"

بهزاد: آهنگ "ماچ" رو کجا فيلمبرداری کردين و اون دختر خانم خوشگل توی ويدئو کيه؟

افشين: حواست رو جمع کن بچه! ... ويدئوی آهنگ "ماچ" رو به کمک کوجی توی لس آنجلس گرفتيم که پگاه هم توی اين ويدئو هست. برای اين ويدئو کوجی با مهارت زيادش تونست توی سه چهار ساعت، يک فضای ايتاليايی درست کنه و بعد ما فيلمبرداری رو شروع کرديم.

بهزاد: دوست دارم درباره آهنگ "ماچ" برامون بيشتر توضيح بدی.

افشين: اين آهنگ رو توی آلمان ضبط کرديم. شعر "ماچ" کار بابک روزبه هست که البته اون قبلاً توی شعر به جای کلمه "ماچ" از کلمه "بوسه" استفاده کرده بود. من به بابک گفتم اين شعر رو بيشتر خاکی کنيم و بابک هم با مهارت کامل شعر رو دوباره نوشت.

 
افشین

بهزاد: اسم آلبوم رو چرا گذاشتی "ماچ"؟

افشين: راستش اول نمی خواستم اين اسم رو بذارم. چون خيلی ها مخالف بودن و به قول ايرانی ها می گفتن اسم بی کلاسيه! ولی من با اين چيزها کاری ندارم و کاری رو می کنم که از دلم مياد.

افشين ۱۶ سال می شه که تو آلمان و شهر "مانهايم" زندگی می کنه، شهری که طرفای فرانکفورته. افشين چند ساله توی اين محل زندگی می کنی؟

افشين: حدود ده سال

بهزاد: مثل اينکه خيلی چيزها توی زندگی تو عوض شده. برامون يه خورده توضيح بده.

افشين: سيستم زندگی من از دو سال پيش به کل عوض شد. يک رستوران داشتيم که اون رو فروختيم. اين همون موقعی بود که آلبوم "آس و پاس" بيرون اومده بود. بعداً من يک دفعه خودم رو توی يک فضای ديگه ای ديدم که هنوز هم نتونستم خودم رو توی اون فضا پيدا کنم. يکی از دلايلی که موسيقی رو ميخوام بذارم کنار همينه. چون دنيا با من غريب شده.

بهزاد: آهنگ "از اينجا برو" توی آلبومت به نظر من تنظيم خيلی جالبی داره. خيلی بالا و پايين داره، وسطش يهو صدای "باب مارلی" مياد و بعد صدای گيتار بالا و پايين ميره و بعد امير، برادرت شروع می کنه به آلمانی خوندن!

افشين: تقريباً ميشه گفت اين آهنگ سبک "فانک" داره و وسطش يک مقدار "هوی متال" ميشه که اون رو با گيتار برقی می زنن. درام اين کار هم به صورت زنده، کار "دانيل" هست که البته ما "اکبر" صداش می کنيم! من خيلی سعی کردم سازها رو به صورت زنده ضبط کنم.

 
امیر
امیر

بهزاد: ديشب که داشتم خونتون شام می خوردم، امير، برادرت داشت توی حموم گيتار می زد و من باهاش يک گپی زدم و متوجه شدم آهنگ "بی خيال" اصلاً کار اونه. اول همين آهنگ يک يک نفر انگليسی می خونه، اون کيه؟

افشين: خود اميره که اعضای ارکستر رو معرفی می کنه در ضمن به زبون آلمانی هم تو آهنگهام رپ می خونه.

بهزاد: بعد چطور تو يهو آخرش ميگی "اميرعلی"؟

افشين: آخه همه اسم ها رو امير معرفی کرد، من هم تصميم گرفتم اميرعلی، رقصنده و کر گروه رو خودم معرفی کنم.

بهزاد: البته يک انتقاد کوچيک از اين آهنگ دارم که تون صدات توش غمگينه! جريان اين غم توی صدات چيه؟

افشين: نمی دونم! همه ميگن يک غم توی صدای منه که ول کن هم نيست!

بهزاد: افشين، دو سه شبی با تو بوديم و خونه تو خوابيدم و کلی اذيتت کردم ( البته اين قسمتش تعارف بود)، راستی چرا تلويزيونت کار نمی کنه؟

افشين: راستش من اصلاً توی اين خونه نيستم.

بهزاد: چرا؟

افشين: راستش من زياد توی آلمان نيستم. بيشتر توی سفرم و وقتی هم که بر می گردم، سريع ميرم هلند.

بهزاد: چه صدات لرزيد وقتی کلمه "هلند" رو گفتی!

افشين: بله! من عاشق گل و گياه هستم، به خاطر همين زياد ميرم هلند! ( بهزاد: ای چاخان)

 
افشین

بهزاد: داشتيم از خونتون صحبت می کرديم. تلويزيونت کار نمی کنه اما سيستم اينترنتت به راهه. پس وقتی بچه ها بهت ايميل ميدن تو نگاه می کنی؟

افشين: تنها چيزی که من توی اين خونه نياز دارم همين کامپيوترم هست که به اينترنت وصله. هر چند وقت ايميل ها رو نگاه می کنم و تا اونجايی که بتونم می خونم. راستش رو بگم ايميل ها رو جواب نميدم چون واقعاً نميرسم. ولی خيلی سپاسگزارم از مردمی که به من نامه ميفرستن.

بهزاد: دلت نمی سوزه که اين همه روی آهنگ های آلبومت کار کردی و فقط بعضی از آهنگ ها به خاطر ويدئوهاشون معروف شده؟

افشين: چرا خيلی. تصوير، نقش اصلی رو برای معروف شدن يک آهنگ بازی می کنه! اما کاريش نميشه کرد!

 
افشین

بهزاد: از ويدئوی آهنگ "ديگه ازت بدم مياد" بگو.

افشين: ما طرفای هامبورگ با "وحيد امينی" يکی از دوست های بسيار خوبم اين ويدئو رو ضبط می کرديم. قبل از فيلم برداری، توی جاده همديگر رو گم کرديم. تلفن هامون هم کار نمی کرد که همديگه رو پيدا کنيم! به هر حال بعد از يک زمان طولانی همديگر رو پيدا کرديم و با دعوای هميشگی شروع کرديم به فيلمبرداری!

بهزاد: شعر اين آهنگ کار کيه؟

افشين: "امين بامشاد" از ايران که دستش درد نکنه برام اين شعر رو فرستاد.

بهزاد: من خودم حسابی معتاد شدم به آهنگ "بدجوری عاشقت شدم" تنظیم صدای خوبی داره. معمولا انتخاب صداها در ساخت آهنگهات رو به چه شکلی انجام می دی؟

افشين: تنظیم کننده است من ایده هام رو بهش می گم. مثلا میگم اینجا صدای گیتار می خوام یا صدای گروه کر.

بعضی وقتها ملودیها را براش با گیتار اجرا می کنم البته من گیتاریست خوبی نیستم ولی می تونم یکجواریی بهش منظورم رو برسونم . بعد که صداها آماده شد همه چیز را می ریزیم توی یک قابلمه و شروع می کنیم به بحث کردن و خیلی وقتها هم کار به دعوا میکشه(هردوتامون حسابی کله شقیم).

 
افشین

بهزاد: یکی از آهنگهایی که سرش دعواتون شد آهنگ عسلی بود؟

افشين: آره برای شروع آهنگ من می خواستم که آهنگ در همون فضای رقص و هندی بمونه ولی یکهویی یک ویالون وارد معرکه میشه و اون فضا را به هم می زنه.

بهزاد: وقتی آلبومت تموم شد از کدوم کارها راضی بودی و یا نبودی؟

افشين: کلا از آلبوم راضیم ولی خیلی چیزها می تونست بهتر باشه. مثلا ریتم آهنگ "بدجوری عاشقت شدم" می تونست چند درجه بالاتر باشه که بدلیل اختلافات داخلی ممکن نشد!

ویدیوی آهنگ "ازت بدم" می آید جای این را داشت که بهتر باشه. در آهنگ "شیطونک" با اضافه کردن صدای گیتار آخربه آهنگ مخالف بودم، چون فضای آهنگ "خوشگل" که مال آلبوم قبلیم بود رو یکجوری تکرار می کرد.

از آهنگ "بی خیال" که اصلا نمیتونم ایراد بگیرم (از بس که ازش راضی هستم) . فکر می کنم آهنگ "اشکهامو پاک کنم" رو خیلی غمگین خوندم به این دلیل که خودم هم وارد اون فضا شده بودم، می شد اینجوری نباشه .

بهزاد: وقتی که با افشین تو خونه اش حرف می زدم با گیتارش دو تا آهنگ اجرا کرد که خیلی حال داد. بنابراین این نکته به سرم زد که :

افشین بعضی وقتها اینقدر صداهای مختلف توی یک آهنگ شنیده می شه که حس اولیه اون آهنگ رو می کشه . فکر نمی کنی اجرای آکوستیک و یا ساده یک آهنگ جاش در موسیقی پاپ ما خالیه و شاید به این فکر بیافتی که یک آلبوم آکوستیک بدی بیرون ( بدون سازهای الکترونیکی)؟

افشين: آره واقعا خیلی خوب می شد مثلا فقط با دوتا گیتار و یک ضرب آلبوم ساخت. ولی والا ما تو همینش هم موندیم . ولی بعضی وقتها سادگی هزار تا مشکل خاصه خودش را داره

بهزاد: حالا دنده عقب برگردیم به آلبوم ماچ."من" تنها آهنگیه که آهنگش رو خودت نساختی؟

افشين: آره کار یکی از بچه های داخل ایرانه به اسم نیما نور محمدی و شعرش هم مال ترانه مکرم هستش. کلا بچه ها داخل ایران خیلی با استعداد و با احساس هستن و من دوست دارم که باهاشون بیشتر کار بکنم.

 
افشین

بهزاد: در ضمن افشین دو تا آهنگ دستش داره که هنوز کسی نشنیده. یکیش آهنگ خلاصم کن هستش که قرار بود جزو آلبوم ماچ باشه.

افشين: ترانه "خلاصم کن " از یک هنرمندیه که برای من مثل یک بت بود. قدیما یک جوونی بود که تو ساری زندگی می کرد به اسم مهران رحمانی که خیلی هم بین جوونا محبوب بود
.

مهران برای من مثل یک بت بود ولی معتاد شد و بحدی از اعتیاد رنج برد که خودکشی کرد. قبل از خودکشی این آهنگ رو ساخت که من ضبط شده اش رو پیدا کردم و با کمک داود بصیری شعرش رو درست کردیم و الان دارم ضبطش رو تموم می کنم.

اتفاقا داوود نمی تونست که این شعر رو تموم کنه و به من گفت که بخاطرش رفتم. روی یک پلی وایسادم ، شب بود و بارون می زد خلاصه خودم رو بردم تا لب خودکشی تا تونستم که شعر این آهنگ رو کامل کنم. خلاصه بخاطر جو این آهنگ فکر کردم که با آلبوم ماچ جور در نمیاد و باید جداگانه بیرون داده بشه.

خلاصه شعرش اینه :

خدایا خسته ام از غم هلاکم بود از این روز و شب پردرد خلاصم کن
من از این نشعه بی زارم خدایا
بیا آغوش خاکت را از آنم کن.
خلاصم کن ،خالصم کن . . .

آهنگ دیگه ای هم دارم که درباره خانواده یک دانشجوی ایرانیه که بعد از کشته شدنش، افکار و زندگی خانواده رو تجسم می کنه.

خیلی دلم گرفته ببار ببا رآسمون
دارن به خاک می سپارن جوونی رو غرق خون. . .

و همینطور آهنگی هست که باید تمومش کنم به اسم "دخترآواره" که ساخته کوجی هستش.
این آهنگ درباره دختریه که به خارج فرار می کنه.

خلاصه اینها رو ضبط کنم دیگه دینم رو ادا کردم و خیالم راحت می شه.

 


 

 

 

Copyright © 2005 Tafrihi.com  All rights reserved