21-یه قزوینیه
بد از چند
سال دوستشو
میبینه و
شروع میکنه
به رو بسی و
میگه
هرچقدر
میبنمت سیر
نمیشم باید
بکنمت!!
22-زنه میره
دکتر میگه
آقای دکتر
این سینه ام
اینقده درد
میکنه که
میخوام
بکنمش
بندازم
جلوی گربه
دکتره میگه :
میو میو میو
23-اون چیه که
مردا از جلو
میدن و زنها
از عقب ؟
به نتیجه
نرسیدی؟
خوب معلومه
بلیط
اتوبوسه !!!
24-ترکه به
خالش میگه:
یادت میاد
وقتی بچه
بودم بهم
میگفتی
دودولت رو
بخورم؟
خاله میگه
آره
ترکه میگه:
هنوز هم سر
حرفت هستی؟!!
25-رشتیهزنش
حامله
نمیشده . یه
روز از خونش
میندازش
بیرون بهش
میگه تا
حامله نشدی
حق نداری
پاتو بذاری
تو این خونه
26-به یه مرغه
میگن چرا
تخم
نمیذاری؟
میگه مگه
این جنده
های تلاونگ
میذارند؟
27-ـ به خاطر
رفاه حال
نماز
گذاران
قزويني جا
نماز با
آينه بغل
توزيع شد
28-رشتیهمیره
سر قبر زنش
میگه خدا تو
رو بیامرزه
اولین شبی
هستش که
میدونم کجا
میخوابی
29-بزرگترین
هنر زنها
در
عرض یک لحظه
نرم افزار
رو به سخت
افزار
تبدیل
میکنن
30-میدونی
فرق فیلم
جنگی با
فیلم سوپر
چیه؟؟؟؟
فیلم جنگی:هنرپیشه
هاش
خودشونو
میکشن ما
حال میکنیم
فیلم سوپر:هنرپیشه
هاش حال
میکنن ما
خودمونو
میکشیم
31-خرین پیام
شهری تنظیم
خانواده در
رشت بر روی
بیلبوردهای
تبليغات:
مادرم دو
پدر کافيست
32-عربه
بهرشتیهمیگه
اهلا و سهلا
ــرشتیهمیگه
من که نه ولی
خانمم هم
اهلا و هم
سهل
32-يه
رشتيه
كاميون مي
خره پشت
كاميونش مي
نويسه:
رسواي عالم
مادر
34-صداي عشق
صداي گيتار
نيست صداي
پيانو هم
نيست صداي
فنرهاي تخت
35-پسر
تهرونيه به
مامانش
ميگه:
ماماني،
ديروز كه تو
خونه
نبودي،
خاله مهري
اومد پيش ما
و بعدش با
باباجون
رفتن تو
اتاق خواب و...
مامانش
ميپره وسط
حرفش ميگه،
واستا...
بقيشو
بگذار شب كه
باباجون
اومد واسه
هردومون
تعريف كن.
خلاصه شب
ميشه و
تهرونيه
مياد خونه و
شب سرِ شام
مامانه به
پسره ميگه:
خوب، ديروز
خاله مهري و
باباجون
رفتن تو
اتاق خواب و
بعد چي شد؟
پسره ميگه:
آره.. بعدش
همون كاري
رو كردن كه
هميشه وقتي
باباجون
نيست تو و
عمو نادر با
هم ميكنين!!!
36-لره شب
عروسی به
پسرش میگه :
پسرم سفت
ترین جای
بدنتو بکن
جایی که
دخترا
میشاشنصبح
میبینه: کله
پسره تو چاه
فاضلاب گیر
کرده
37-3تا پیرزن
میرن میوه
فروشی میگن
آقا 4تا موز
بده آقا
میگه خانم
شما که 3
نفرید میگن
آخه یکیشو
میخوایم
بخوریم
38-اگه
دلتنگباشی
کسی نمی
فهمه ... اگه
عاشق باشی
هیچ کس نمی
فهمه.... اگه
درد
داشتهباشی
هیچ کس نمی
فهمه... ولی
کافیه فقط
یه دفعه
بگوزی تا
همه بفهمن
39-رشتيه به
زنش ميگه
خانوم جان
راستشو بگو :
تا حالا چند
نفر
پيشتخوابيدنزنش
ميگه :به
جان تو فقط
خودت بقيه
همشون
بيدار بودن
|