42 سال
بيشتر
ندارد، او
جوانترين
مربي ليگبرتر
بود كه
بزرگترين
كار را
انجام
داد. 39 سالهبود
كه قول
قهرماني
استقلال
را داده
بود،
امابراي
سه سال
آينده و
سرانجام
به قول
خود
وفاكرد. او
نزد
استقلاليها
مربي
قابل
احترامي
است،در
فصل پيش
كه
استقلال
در آخرين
روزهايليگ،
قهرماني
را به پاس
واگذار
كرد،
تماميطرفداران
استقلال،
يك صدا او
را تشويق
كردندكه
اين
اتفاقي
عجيب
براي
فوتبال
بود، همان
قدركه در
جشن
قهرماني
استقلال،
يكصد هزار
نفر درجشن
قهرماني
استقلال
شركت
كردند. او ميگويد:
(از
نامهربانيها
خسته شدم،
شايداز
استقلال
بروم) نميدانيم
حالا كه
مجله
راميخوانيد،
امير قلعهنوعي
از تيم
محبوبش
جداشده
است يا نه؟
ميماند
يا ميرود؟
تصميمش
راگرفته
يا نه؟
گفتگوي
ما با او
را، در
روزي كه
بههمراه
پسرش به
مجموعه
ورزشي
انقلاب
آمدهبود
بخوانيد، (ژنرالي)
كه در
زمان
نوجواني
درقنادي
كار ميكرد.
همان
جوان
لاغر
اندامي
كهدر
اوايل
دهه شصت
در تيم
شاهين
تهران
چنان
باتوپ
جادو ميكرد
كه همه
از او به
عنوان يكستاره
ياد ميكردند
و آن
ستاره،
حال يك
مربينامدار
است.
خانواده
سبز: از كجا
شروع
كنيم،
بچه كداممحليد؟
قلعهنوعي:
نازيآباد
تهران،
ايستگاه
بانك،ميدان
انصاري،
پلاك 122،
تمام
دورانكودكيام
در آنجا
گذشت.
خانواده
سبز: و
خاطرهاي
از آن
دوران به
يادداريد؟
قلعهنوعي:
تمام آن
دوران
خاطره
بود، صفا
وصميميت
هميشه
موج ميزد،
بازي با
توپهايپلاستيكي
چه دوران
خوب و
شيريني
بود، ايكاش
دوباره
باز ميگشت.
خانواده
سبز: و مدرك
تحصيلي
شما؟
قلعهنوعي:
مدركم
ديپلم
است،
گرچه بهدانشگاه
راه
يافتم و
دو سه ترم
تربيتبدني
همخواندم.
خانواده
سبز: و
فوتبال
از كجا
آغاز شد؟
قلعهنوعي:
از كوچه
پس كوچههاينازيآباد...
گرچه
بايد
استعداد
را هم
چاشني آنكرد.
خانواده
سبز: در
دوران
نوجواني
از پدرتانپول
توجيبي
ميگرفتيد؟
قلعهنوعي:
يادم ميآيد
كه در
دوراننوجواني
سعي كردم
مستقل
شوم،
يادم نميآيداولين
پول خود
را از چه
كاري به
دست
آوردم،اما
يادم ميآيد
كه يكي
از
آشناهايمان
سرمحلهمان،
قنادي
داشت كه
من در
آنجا مدتي
كارميكردم.
خانواده
سبز:
شنيديم
كه
كشاورزي
هم انجامميداديد
الان
كاري جز
فوتبال
داريد؟
قلعهنوعي:
در حال
حاضر كاري
جز فوتبالندارم،
اما قبلا
يك مزرعه
كشاورزي
داشتم،
وليزماني
كه به
استقلال
آمدم، آن
را فروختم.
چونديگر
فرصت
لازم
براي
اداره آن
نداشتم.
خانواده
سبز: در حال
حاضر كجا
زندگيميكنيد؟
قلعهنوعي:
در خيابان
آفريقا،
فرعي
حدود200 متر.
خانواده
سبز: متراژ
خانه
پدريتان
چقدر
بود،يادتان
است؟
قلعهنوعي:
حدود 60 متر،
اما فكر
كنم 58
متربود.
خانواده
سبز:
ارتباط
شما با
همسايهها؟
قلعهنوعي:
خوب خوب،
همسايههاي
خوبيدارم
و
ارتباطمان
دو طرفه
است. آنها
كاري به
ماندارند،
اما من
شايد به
خاطر رفت
و
آمدهامزاحمشان
شوم، اما
ميدانم
كه آنها
تحملميكنند.
خانواده
سبز: چه
اتومبيلي
داري؟
قلعهنوعي:
مزداي
مشكي مدل
83
خانواده
سبز: اولين
اتومبيلي
كه خريدي
يادتاست؟
قلعهنوعي:
بله،
پيكان
مدل 62 كه 50،
60هزار
تومان
خريدمش...
خانواده
سبز: چه
آرزويي
داري؟
قلعهنوعي:
سلامتي
خودم و
خانوادهام،بگذاريد
كاملتر
كنم،
تمام
ايرانيها،
در هر كجا
كههستند.
خانواده
سبز: شده
كه حسرت
چيزي
رابخوري؟
قلعهنوعي:
حضرت علي(ع)
ميفرمايد:بزرگترين
ثروت
انسان،
مناعت
طبع است
و منهم
ياد گرفتم
اين
فضيلت را
داشته
باشم
وخوشحالم
كه
خانوادهام
هم اين
خصلت را
دارند.شايد
اگر بگويم
حسرت
چيزي را
نميخورم،دروغ
نگفتهام.
خداوند به
ما سلامتي
داده كهبهترين
نعمت است.
خانواده
سبز: از
زندگيتان
كمي
بگوييد،
ازهمسرتان
راضي
هستيد،
چند فرزند
داريد؟
قلعهنوعي:
خدا را
شكر، همسر
مهربان و
دلسوزاست
و هميشه
در تمام
مواقع
هواي
زندگيام
رادارد...
ثمره
ازدواج
من 2
فرزند،
يكي دختر 12ساله
به نام (ثمرخاتون)
و ديگري
پسري 10
سالهبه
نام (محمدهوتن)
است.
خانواده
سبز:
محمدهوتن
رو پايي
خوبميزنه
يا نه؟ (همه
نگاهش ميكنيم)
قلعهنوعي:
عاشق
فوتبال
است، ميبينيد
كه...
خانواده
سبز: با
همسرتان
چه طور
آشنا
شديد؟
قلعهنوعي:
آشناي
خانوادگي
بوديم.
خانواده
سبز: ميتوانيد
از
آرزوهايورزشيتان
بگوييد؟
قلعهنوعي:
زماني كه
داخل
زمين
بوديم،
بهخاطر
كملطفي
عدهاي و
همچنين
مصدوميتنتوانستم
به حقم
برسم،
اما
اميدوارم
در دورانمربيگري
پلههاي
ترقي را
طي كنم.
خانواده
سبز: به جز
فوتبال و
مربيگري،
ديگرچه
هنري
داريد؟
قلعهنوعي:
هيچ...
واقعيت
را گفتم،
اما يكي
ازخصوصيات
خوب من
اين است
كه در
كارمسختكوش
و جدي
هستم.
يادم ميآيد
زماني كهمزرعه
كشاورزي
داشتم،
خيليها
به من ميگفتنددوام
نميآري،
اما 10 سال
دوام
آوردم.
خانواده
سبز: در
رابطه با
واژه (مرگ)
چهميگوييد؟
قلعهنوعي:
زندگي
چهار عالم
دارد: قبل
از
دنياآمدن،
همين
دنيا،
برزخ و
عالم
هستي. هر
كس
درزندگي
به راه
راست
رفته
باشد، مرگ
برايششيرين
است،
اميدوارم
همه همين
طور باشند.
خانواده
سبز: اين
لقب (ژنرال)
براي شما
ازكجا
آمد؟
قلعهنوعي:
در زمان
بازيگري،
زماني كه
در
خطمياني
بازي ميكردم،
به خاطر
درايتي
كه در آنمنطقه
از ميدان
داشتم،
اين لقب
را به من
دادند
وحقيقتش
هم خيلي
خوشحالم،
ميدانيد
كه
مشهورشدن
زياد سخت
نيست،
اما محبوب
بودن
بسيارسخت
است... من
هميشه به
شاگردانم
ميگويم:(من
هميشه
خدا را
شاكرم و
دوست
دارم
مردم
راخوشحال
ببينم).
خانواده
سبز:
تحولات و
اتفاقات
سياسي را
همدنبال
ميكنيد؟
قلعهنوعي:
بله،
براي
مثال
انرژي
هستهاي
كهتوسط
دانشمندان
جوان
ايراني
حاصل شد،
بهنظر من
افتخارش
حتي از
ملي شدن
نفت هم
بيشتراست.
فكر كنم
با انرژي
هستهاي
ايران با
قدمت 5هزار
ساله
اعتباري
دوباره
پيدا كرد.
خانواده
سبز: و
روزنامه
هم ميخوانيد؟
قلعهنوعي:
نه! اما
اطرافيان
برايم ميخوانند،البته
بگويم
اخبار
ورزشي را...
معمولا
اخبارسياسي
را دنبال
ميكنم و
علاوه بر
اخبارروزنامهها،
از اخبار
شبكه خبر
هم
اطلاعات
لازم
رابه دست
ميآورم.
خانواده
سبز: تفاوت
فوتبال
امروز، با
ديروز؟
قلعهنوعي:
آن زمان
فوتبال،
معرفت،صميميت،
يكرنگي و
عشق بود،
اما حالا
متاسفم.آن
پارامترها
حالا ديگر
به ندرت
يافت ميشود.
خانواده
سبز:
همچنان
مربيگري
را ادامهخواهيد
داد.
قلعهنوعي:
بله.
خانواده
سبز: با
استقلال؟
قلعهنوعي:
شايد، اما
احتمالش
كم است،
ازاستقلال
ميروم،
به جاي
اين كه
پس از سالهاقهرماني
را براي
اين
باشگاه
به
ارمغانميآورديم،
از ما
حمايت
شود، بر ما
خردهميگيرند،
كجاي
دنيا اين
طوري است...
با اينشرايط
ادامه
نميدهم.
خانواده
سبز: با كسي
مشكل
داريد؟
قلعهنوعي:
ما با كسي
مشكل
نداريم،
با ما مشكلدارند.
خانواده
سبز: به
طرفداران
نويد
ماندن
دراستقلال
را نميدهيد؟
قلعهنوعي:
هيچ وقت
طرفداران
خوب را
ازخاطر
نخواهم
برد، هيچ
وقت يادم
نميرود،
فصلپيش
كه
قهرماني
را در
روزهاي
پاياني
به پاسواگذار
كرديم.
همين
تماشاگران
چطور مرا
تشويقكردند،
اين يك
نعمت خدا
براي من
بود،خوشحالم
كه امسال
توانستم
اين
قهرماني
را بهآنان
هديه كنم.
اميدوارم
خداوند
هميشه
پشت
وپناهشان
باشد.
خانواده
سبز: راز
محبوبيت
شما در بين
مردم؟
قلعهنوعي:
تنها
خداوند...
خداوند
يكتايبخشنده.
منبع: مجله خانواده سبز