دومين گپ‌ دوستانه با بنيامين‌: 7 ماهه خواننده شدم

(بنيامين‌) خواننده‌ جواني‌ است‌ كه‌ با ترانه‌ دنيا ديگه‌ مثل‌ تو نداره‌ نداره‌، نه‌ مي‌تونه‌ بياره‌ به‌ شهرت‌ رسيد، پس‌ از اين‌كه‌ چند سال‌ بازار موسيقي‌ از تب‌ هميشگي‌ برخوردار نبود، و به‌ نوعي‌ راكد بود، بنيامين‌ آلبوم‌ (سال‌ 85) را روانه‌ بازار كرد، گرچه‌ ترانه‌هاي‌ اين‌ آلبوم‌ پيش‌ از اين‌كه‌ مجوزدار روانه‌ بازار شود، دست‌ به‌ دست‌ مي‌چرخيد و همه‌ از يك‌ آلبوم‌ بدون‌ مجوز صحبت‌ مي‌كردند، اما وقتي‌ در سال‌ 85 آلبوم‌ روانه‌ بازار شد، همان‌ افراد متوجه‌ شدند كه‌ آلبوم‌ (بنيامين‌) مجوز دارد... پس‌ از تعطيلات‌ نشريات‌ زيادي‌ به‌ سراغ‌ بنيامين‌ رفتند و با او مصاحبه‌ كردند، از اين‌ رو سعي‌ كرديم‌ كه‌ با او گفتگويي‌ متفاوت‌ انجام‌ دهيم‌، گپي‌ دوستانه‌ روي‌ پشت‌ بام‌ خانه‌ بنيامين‌ انجام‌ پذيرفت‌. (گفتگو با بنيامين‌) را بخوانيد:

 

- بنيامين‌ چطور وارد دنياي‌ هنر شد؟

بنيامين‌: 14 سالم‌ بود كه‌ اولين‌ شعرم‌ را گفتم‌، كلاسيك‌، سپيد و بعد هم‌ ترانه‌. در سن‌ نوزده‌ سالگي‌ هم‌ نواختن‌ گيتار را فرا گرفتم‌ و از اين‌ رو با هنر آهنگسازي‌ آشنا شدم‌، خوانندگي‌ هم‌ كه‌ عمر طولاني‌ ندارد، حدودا 7 ماه‌ است‌.
- چه‌ كارهايي‌ را به‌ طور مشخص‌ براي‌ آهنگسازي‌ انجام‌ داديد؟
بنيامين‌: تعدادي‌ كار را براي‌ چند خواننده‌ از جمله‌ (ناصر عبدالهي‌) ساختم‌ به‌ نام‌ (منو ببخش‌) كه‌ خيلي‌ از اين‌ كارها در مرحله‌ توليد و انتشار آلبوم‌ قرار داشته‌ و توزيع‌ نشده‌، پيش‌ از اين‌ هم‌ كارهاي‌ متعددي‌ را براي‌ گروه‌ كودك‌ انجام‌ دادم‌، مثل‌ برخي‌ آهنگ‌هاي‌ چرا و چيه‌ در آلبومي‌ به‌ نام‌ (گل‌هاي‌ رنگين‌ كمان‌) كه‌ دست‌اندركاران‌ معتقد بودند كار متفاوتي‌ شده‌ است‌، حالا نمي‌دانم‌ در اين‌ زمينه‌ تا چه‌ اندازه‌ موفق‌ ظاهر شدم‌.
- كدام‌ يك‌ از آهنگ‌هاي‌ چرا و چيه‌ كار شما بود؟
بنيامين‌: چيكه‌ چيكه‌، آب‌ تني‌.
- آهنگسازي‌ يا خوانندگي‌، كدام‌ يك‌ را بيشتر دوست‌ داريد؟
بنيامين‌: آهنگسازي‌ را به‌ مراتب‌ بيشتر دوست‌ دارم‌.
- به‌ عنوان‌ شنونده‌ موسيقي‌، كارهايي‌ را كه‌ در زمينه‌ خوانندگي‌ انجام‌ دادي‌ را مي‌پسندي‌ يا آهنگسازي‌؟
بنيامين‌: چون‌ تمام‌ كارها را انتخاب‌ كرده‌ بعد انجام‌ دادم‌ به‌ يك‌ اندازه‌ دوست‌ مي‌دارم‌.
- شهرت‌ چند درصد از هدف‌ بنيامين‌ بود؟
بنيامين‌: هيچكس‌ (به‌ خصوص‌ افرادي‌ كه‌ كار هنري‌ مي‌كنند) از شهرت‌ بدشان‌ نمي‌آيد ولي‌ شهرت‌ آخر چيزي‌ نبود كه‌ من‌ مي‌خواستم‌، دايره‌ هنر وسيع‌تر از اين‌ مسايل‌ است‌.
- سقف‌ كار يك‌ خواننده‌ كجاست‌؟
بنيامين‌: به‌ عقيده‌ من‌ اگر يك‌ هنرمند براي‌ خودش‌ سقف‌ بزند آن‌ روز، لحظه‌ مرگش‌ خواهد بود، يعني‌ سقف‌ هنر مرگ‌ است‌.
- شهرتي‌ كه‌ امروز به‌ دست‌ آوردي‌ را چطور حفظ خواهي‌ كرد؟
بنيامين‌: تنها راه‌ حفظ شهرت‌، محبوبيت‌ است‌.
- چطور؟
بنيامين‌: وقتي‌ ما مردم‌ را دوست‌ بداريم‌ و برخورد درستي‌ با آنها داشته‌ و در خصوص‌ آنها مثبت‌ فكر كنيم‌، مسلما برايشان‌ احترام‌ قايل‌ خواهيم‌ بود و در توليد كارهاي‌ بعدي‌ دقت‌ مي‌كنيم‌ تا كاري‌ بد تحويلشان‌ نداده‌ و چيزي‌ در شان‌ و مقام‌ خودشان‌ ارايه‌ دهيم‌ و اين‌ در درجه‌ اول‌ باعث‌ محبوبيت‌ و در وهله‌ دوم‌ نيز حفظ شهرت‌ خواهد شد.
- پس‌ با اين‌ تفاسير اصول‌ اخلاقي‌ را رعايت‌ مي‌كنيد...؟
بنيامين‌: تا جايي‌ كه‌ بتوانم‌، در برخوردهايم‌ رعايت‌ اصول‌ اخلاقي‌ را مي‌كنم‌، هيچ‌گاه‌ دوست‌ ندارم‌ كاري‌ كنم‌ تا كسي‌ از من‌ رنجيده‌ خاطر شود، مردم‌ ما در اين‌ خصوص‌ اين‌ موضوع‌ (اصول‌ اخلاقي‌) خيلي‌ دقيق‌ و حساس‌ هستند، از اين‌ رو در جامعه‌ ما محبوبيت‌ پيش‌ و بيش‌ از شهرت‌ مطرح‌ است‌، از طرفي‌ محبوبيت‌ حاصل‌ نخواهد شد مگر با رعايت‌ اصول‌ اخلاقي‌، همواره‌ معتقدم‌ قيمت‌ ارتباط و دوست‌ داشتن‌ بسيار بسيار بالاتر از توليد كار است‌.
- در اين‌ مدت‌ هفت‌ ماه‌ كه‌ خواننده‌ شديد، چقدر در بين‌ مردم‌ چهره‌ شناخته‌ شده‌اي‌ هستيد؟
بنيامين‌: تا پيش‌ از انتشار رسمي‌ و مجاز آلبوم‌، درصد خيلي‌ كمي‌ از مخاطبين‌ با چهره‌ام‌ آشنا بودند، اما حالا...
- تا به حال‌ امضا هم‌ داديد؟
بنيامين‌: (بلند مي‌خندد و...) يك‌ كمي‌...
- معمولا چه‌ جمله‌اي‌ را كنار امضا مي‌نويسيد؟
بنيامين‌: هميشه‌ به‌ دنبال‌ جمله‌اي‌ هستم‌ كه‌ تناسب‌ شخصيت‌ و شان‌ مخاطبم‌ باشد و خداي‌ ناكرده‌ بي‌احترامي‌ صورت‌ نگيرد.
- اگر مايليد يك‌ بار ديگر توزيع‌ غيرمجاز كار را توضيح‌ دهيد؟
بنيامين‌: براي‌ دو شركت‌ آواي‌ نكيسا و ترانه‌ شرقي‌ آهنگسازي‌ مي‌كردم‌، خب‌ مديران‌ به‌ دنبال‌ ارايه‌ كاري‌ متفاوت‌ و مردم‌پسند در زمينه‌ موسيقي‌ پاپ‌ بودند، از اين‌ رو تيمي‌ را تشكيل‌ دادند كه‌ من‌ نيز عضو كوچكي‌ از آن‌ به‌ حساب‌ مي‌آمدم‌. براي‌ شروع‌، به‌ صورت‌ امتحاني‌ دو كار را بر روي‌ آهنگ‌هايي‌ كه‌ ساخته‌ بودم‌، خواندم‌ كه‌ متاسفانه‌ لو رفت‌; نمي‌دانم‌ از چه‌ طريقي‌...


- واسطه‌اي‌ در بين‌ بود؟

 

بنيامين‌: به‌ كسي‌ تهمت‌ نمي‌زنم‌، به‌ هر حال‌ مثل‌ آبي‌ است‌ كه‌ روي‌ زمين‌ ريخته‌ شده‌ بود ديگر هيچ‌ كاري‌ نمي‌شد كرد.
- در هر صورت‌ اين‌ اتفاق‌ بدي‌ براي‌ شما نبود...؟
بنيامين‌: البته‌ با وضعيت‌ امروز موسيقي‌ نمي‌شود پيش‌بيني‌ كرد كه‌ اتفاق‌ خوبي‌ بوده‌ يا نه‌... اما خيلي‌ از اتفاقات‌ را جلو انداخت‌.
-در نهايت‌ خوب‌ به‌ سرانجام‌ رسيد...
بنيامين‌: بله‌ به‌ سرانجام‌ رسيد، ولي‌ خيلي‌ سخت‌، قصد نداشتم‌ به‌ اين‌ زودي‌ها بخوانم‌، ولي‌ اين‌ حادثه‌ خيلي‌ ناخواسته‌ و زود برايم‌ پيش‌ آمد.
- مگر الان‌ از اين‌ جريان‌ ناراضي‌ هستيد؟
بنيامين‌: نه‌... (با خنده‌) نمي‌گذارم‌ هيچگاه‌ به‌ خودم‌ بد بگذره‌.... اما در برنامه‌اي‌ كه‌ داشتم‌ حالا حالاها خوانندگي‌ در ليست‌ نبود.
- و بعد از لو رفتن‌ آن‌ دو كار چه‌ اتفاقي‌ افتاد...؟
بنيامين‌: مدير شركت‌ پيشنهاد داد كه‌ تمام‌ كارها را خودم‌ بخوانم‌.
- مهمترين‌ ويژگي‌ آلبوم‌ (85) معرفي‌ يك‌ عشق‌ فرا زميني‌ و يا عشقي‌ كه‌ شايد خيلي‌ نمي‌بينيم‌ و كمتر شاهدش‌ هستيم‌، مي‌باشد...؟
بنيامين‌: شايد به‌ همين‌ دليل‌ از اين‌ كار خيلي‌ استقبال‌ شد، آدم‌ها به‌ نوعي‌ گمشده‌ خود را پيدا كردند، آنقدر عشق‌هاي‌ پاپ‌ امروزي‌ برايشان‌ تلقين‌ شده‌ كه‌ كلام‌ اين‌ اثر همه‌ را جذب‌ نمود.
- اما هميشه‌ برخلاف‌ موج‌ حركت‌ كردن‌ نتيجه‌ خوبي‌ نمي‌دهد...؟
بنيامين‌: ما هيچگاه‌ نخواستيم‌ كه‌ برخلاف‌ جريان‌ آب‌ حركت‌ كنيم‌، بلكه‌ تنها آنچه‌ را كه‌ فكر مي‌كرديم‌ درست‌ است‌ و به‌ نوعي‌ اعتقادمان‌ بود را نشان‌ داديم‌، امكان‌ دارد يك‌ روز ما هم‌، حرف‌هاي‌ ديگران‌ را تكرار كنيم‌، باز به‌ دليل‌ اين‌كه‌ به‌ آن‌ ايمان‌ داريم‌ و مهم‌ اين‌ است‌ كاري‌ را انجام‌ مي‌دهيم‌ كه‌ اعتقاد داريم‌ درست‌ است‌.
- عشق‌ آلبوم‌ 85، عشق‌ نزديك‌ و قابل‌ دسترسي‌ است‌، در دنياي‌ امروز؟
بنيامين‌: عشق‌ ما خيلي‌ دور هم‌ نيست‌، مي‌گويد: دنيا ديگه‌ مثل‌ تو نداره‌... اين‌ جمله‌ را هر عاشقي‌ بايد به‌ معشوقش‌ بگويد، در غير اين‌ صورت‌ كه‌ ديگر عاشق‌ نخواهد بود، عاشق‌ بايد معشوق‌ را تك‌ ببيند، يا اين‌كه‌ يك‌ عاشق‌ وقتي‌ به‌ عشقش‌ مي‌خواهد ابراز علاقه‌ كند، امكان‌ دارد زبونش‌ گرفته‌ و يا دست‌ و پاهايش‌ بلرزد، اين‌ موضوعات‌ مطرح‌ شده‌، خيلي‌ عجيب‌ و رويايي‌ است‌...
- شايد به‌ اين‌ دليل‌ غيرقابل‌ دسترس‌ مي‌نمايد، كه‌ براي‌ ما عينيت‌ نداشته‌ و يا كمتر شاهدش‌ هستيم‌...؟
بنيامين‌: شايد هم‌ خودمان‌ از اين‌ فضا دور شديم‌.
- و شايد دورمان‌ كرده‌ باشند...
بنيامين‌: چه‌ كسي‌ مي‌تواند در اين‌ قضيه‌ دخيل‌ باشد؟!
- قبول‌ كنيد كه‌ موسيقي‌ پاپ‌ امروز در اين‌ جريانات‌ چندان‌ بي‌تاثير هم‌ نبوده‌...؟
بنيامين‌: به‌ اميد خدا و اگر مردم‌ قبول‌ كنند، ما آمديم‌ و خواستيم‌ كه‌ تاثير مثبت‌ در اين‌ جريانات‌ بگذاريم‌، راستش‌ را بخواهيد از ابتدا چنين‌ هدفي‌ نداشتيم‌، يعني‌ خود را خيلي‌ دخيل‌ نمي‌ديديم‌... اما مي‌خواستيم‌ كار درستي‌ انجام‌ دهيم‌ كه‌ نتيجه‌ دهد.
- خودتان‌ هم‌ در ترانه‌ها دخالت‌ داشتيد؟
بنيامين‌: سراينده‌ اين‌ كارها (فريد احمدي‌) است‌، اما به‌ دليل‌ سابقه‌ من‌ در زمينه‌ شعر و ترانه‌، پيشنهاداتم‌ را مي‌پذيرفت‌.
- چرا تمام‌ ترانه‌ها داراي‌ يك‌ موضوع‌ و مضمون‌ است‌; عاشقي‌ كه‌ از معشوقش‌ دور شده‌؟
بنيامين‌: اين‌ آلبوم‌ همان‌ طور كه‌ مي‌دانيد در مدت‌ زمان‌ بسيار كوتاهي‌ توليد و منتشر شد، خب‌ در اين‌ مدت‌ يك‌ حس‌ داشتيم‌، از طرفي‌ خوشبختانه‌ من‌، فريد احمدي‌ و نيما وارسته‌ خيلي‌ اتفاق‌ نظر و احساس‌ مشترك‌ در خصوص‌ موارد مختلف‌ داشتيم‌ كه‌ اين‌ موضوع‌ كمك‌ بزرگي‌ به‌ ما كرد.
- در يكي‌ از ترانه‌ها مي‌گوييد: (امروز درست‌ يك‌ سال‌ و ده‌ ماه‌ و دو روزه‌ كه‌ نديدمت‌...) اين‌ نشان‌ از فاصله‌ بين‌ عاشق‌ و معشوق‌ دارد، حالا نمي‌دانم‌ اين‌ موضوع‌ در خصوص‌ شما صدق‌ مي‌كند يا فريد احمدي‌؟
بنيامين‌: اين‌ گفتن‌ تاريخ‌ شايد بيانگر همان‌ گفته‌ شما باشد كه‌ مدت‌هاست‌ از عشق‌ درست‌ و دوست‌ داشتن‌ صحيح‌ فاصله‌ گرفتيم‌.
- آن‌ هم‌ به‌ اين‌ دقيقي‌...
بنيامين‌: با خنده‌ مي‌گويد:اين‌ دقت‌ در تاريخ‌ موضوع‌ ديگري‌ را نشان‌ مي‌دهد كه‌ حالا عاشق‌ روزشماري‌ را شروع‌ كرده‌، حالا دارد چوب‌ خط مي‌زند و تقويم‌ را مرور مي‌كند كه‌ از عشقش‌ دور شده‌، اين‌ عدد هم‌ نشان‌دهنده‌ عشق‌ واقعي‌ است‌. نه‌ صرفا يك‌ سال‌ و...
- از اول‌ در ترانه‌ اين‌ تاريخ‌ دقيق‌ انتخاب‌ شده‌ بود يا بعد از ساخت‌ ملودي‌ به‌ آن‌ رسيديد؟
بنيامين‌: خوب‌، اين‌ از اسرار كار به‌ حساب‌ مي‌آيد... جدا از شوخي‌ به‌ خاطر ندارم‌ چون‌ ملودي‌ و ترانه‌ به‌ دليل‌ كمي‌ وقت‌ با هم‌ ساخته‌ و تنظيم‌ شد...
- درست‌ است‌ افرادي‌ كه‌ ادبيات‌ مي‌خوانند، يك‌ كم‌ رويايي‌ و خيال‌پرداز هستند؟
بنيامين‌: چون‌ در دانشگاهي‌ درس‌ مي‌خوانم‌ كه‌ در كنار كتاب‌هاي‌ درسي‌، موضوعات‌ ديگر، مثل‌ تشكيل‌ انجمن‌هاي‌ مختلف‌ و... مورد بررسي‌ قرار مي‌گيرد، اين‌ قضيه‌ را تجربه‌ نكرده‌ام‌.
- در كدام‌ دانشگاه‌ تحصيل‌ مي‌كنيد؟
بنيامين‌: رودهن‌.
- اگر اشتباه‌ نكنم‌ ورودي‌ 80 هستيد، هنوز فارغ‌التحصيل‌ نشديد؟
بنيامين‌: مي‌خندد و با كمي‌ مكث‌ مي‌گويد: اگر خدا بخواهد امسال‌ به‌ اتمام‌ خواهد رسيد.
-خوانندگي‌ را ادامه‌ خواهي‌ داد؟
بنيامين‌: بايد ديد كه‌ آيا آن‌ اتفاق‌ خوب‌ رخ‌ مي‌دهد.
- منتظر چه‌ اتفاقي‌ هستيد؟
بنيامين‌: به‌ هر حال‌ كاري‌ را كه‌ بلد بودم‌ انجام‌ دادم‌، بايد اتفاقي‌ بيفتد كه‌ مرا اسير تكرار نكند.
- با اين‌ حساب‌، خودتان‌ دوست‌ داريد كه‌ پيش‌بيني‌ نشده‌ جلو برويد؟
بنيامين‌: در هنر بايد به‌ دنبال‌ اتفاقي‌ بود كه‌ اول‌ خود شخص‌ را راضي‌ كند و بعد مردم‌ را
- به‌ نظر مي‌رسد، مقداري‌ خجالتي‌ هم‌ باشيد؟
بنيامين‌: در پنج‌ دقيقه‌ اول‌ كمي‌ يخ‌ دارم‌ كه‌ خيلي‌ زود آب‌ مي‌شود.
- معمولا با احساس‌ جلو مي‌رويد يا منطق‌؟
بنيامين‌: هر يك‌ در رفتار و تصميم‌گيري‌ها، جايگاه‌ و نقش‌ خود را دارند، فراخور كاري‌ كه‌ انجام‌ مي‌دهم‌ تاثيرگذار خواهند بود، برخي‌ اوقات‌ احساسي‌ و برخي‌ مواقع‌ منطقي‌...
- دو كار هم‌ براي‌ محرم‌ خوانديد كه‌ در آلبوم‌ 85 نيست‌، آنها چطور لو رفت‌؟
بنيامين‌: دو سال‌ پيش‌ چند ماه‌ مانده‌ به‌ محرم‌ از سوي‌ يك‌ شركت‌ نيمه‌ دولتي‌ كاري‌ مذهبي‌ براي‌ ساخت‌ به‌ من‌ داده‌ شد، آن‌ كار را در استوديوي‌ خصوصي‌ آن‌ شركت‌ خواندم‌ البته‌ فقط براي‌ امتحان‌، چون‌ خواننده‌ ديگري‌ براي‌ اين‌ كار انتخاب‌ شده‌ بود كه‌ با صداي‌ آن‌ خواننده‌ هيچ‌گاه‌ كار در ارشاد مجوز نگرفت‌، دليلش‌ را هم‌ نمي‌دانم‌، بعد از گذشت‌ چند ماه‌ متوجه‌ شدم‌ دو كار آن‌ آلبوم‌ غيرمجاز آن‌ هم‌ با صداي‌ من‌ منتشر شده‌.
- عاشق‌ترين‌ فردي‌ كه‌ تاكنون‌ ديديد؟
بنيامين‌: خودم‌، چون‌ از دل‌ عاشق‌هاي‌ ديگر خبر ندارم‌، اما خودم‌ را خيلي‌ خوب‌ مي‌شناسم‌.
-اولين‌ كسي‌ كه‌ گفت‌ صداي‌ خوبي‌ داري‌؟
بنيامين‌: راستش‌ تا به‌ حال‌ هيچ‌ كس‌ نگفته‌ كه‌ صداي‌ خوبي‌ دارم‌.
-خانواده‌ات‌ در اين‌ خصوص‌ چه‌ نظري‌ دارند؟
بنيامين‌: خيلي‌ جدي‌ نمي‌گيرند، يعني‌ روش‌ خانوادگي‌ ما براي‌ پيشرفت‌ بچه‌ها اينست‌ كه‌ موفقيت‌ها را خيلي‌ جدي‌ نگيرند، خواهرم‌ و برادرانم‌ در كارهايشان‌ موفقيت‌هاي‌ زيادي‌ كسب‌ كردند كه‌ از طرف‌ خانواده‌ تشويق‌ نشدند.
- به‌ نظر شما اين‌ روش‌ جواب‌ مي‌دهد؟
بنيامين‌: فكر مي‌كنم‌، بله‌، جواب‌ مي‌دهد.
-اولين‌ بار كه‌ صداي‌ خودت‌ را به‌ عنوان‌ خواننده‌ شنيدي‌، چه‌ كار كردي‌؟
بنيامين‌: خوب‌ به‌ عنوان‌ يك‌ آهنگساز بر روي‌ آهنگ‌هاي‌ ساخته‌ شده‌ مي‌خواندم‌، اما در جايگاه‌ خواننده‌ وقتي‌ اولين‌ كار را خواندم‌ از دوستانم‌ فريد و علي‌ خيلي‌ سئوال‌ پرسيدم‌ كه‌ خوب‌ شده‌ يا نه‌؟ چون‌ به‌ نظر جمع‌ خيلي‌ معتقدم‌ و مطمئنم‌ كه‌ جمع‌ انتخاب‌ اشتباهي‌ ندارد و بعد از آن‌ مدت‌ها فكر مي‌كردم‌.
- به‌ چي‌؟
بنيامين‌: كه‌ حالا براي‌ بهتر شدن‌ بايد چه‌ كار كرد.
- بهترين‌ تفريح‌؟
بنيامين‌: خوابيدن‌ را خيلي‌ دوست‌ دارم‌، خيلي‌ هم‌ مي‌خوابم‌.
- بعد از خواب‌ چطور؟
بنيامين‌: باز هم‌ خواب‌، در مرحله‌ سوم‌ ترانه‌، شعر و موسيقي‌.
- ورزش‌...
بنيامين‌: ورزش‌ كردن‌ را البته‌ براي‌ حفظ سلامتي‌ خيلي‌ دوست‌ دارم‌، مثل‌ شنا.
- بهترين‌ جمله‌اي‌ كه‌ تا حالا شنيديد....؟
بنيامين‌: شخصي‌ است‌ و نمي‌توانم‌ بگويم‌.
- خوب‌ بهترين‌ جمله‌ عمومي‌ را بگوييد؟
بنيامين‌: بهترين‌ جمله‌ها را زماني‌ مي‌شنوم‌ كه‌ در دوستي‌ دو نفر گفته‌ مي‌شود، در كل‌ با آشتي‌ خيلي‌ موافقم‌.

منبع: مجله خانواده سبز

 


 

 

 

جستجو
WWW Tafrihi

Copyright © 2005 Tafrihi.com  All rights reserved