با يك
تير، سهنشان
را هدف
قرارداده
و به ميان
جمعي از
چهرهاي
مطرح و
دوستداشتني
رفتيم،
افرادي
كه هم در
زمينه
تصوير
وهنر
بازيگري
از شهرت و
محبوبيت
برخوردارند
وهم در
عرصه
موسيقي و
خوانندگي...
پرده
اول: سيد
شهاب
الدين
حسيني
تنكابني
در
چهاردهم
بهمن ماه
سال 1352 در
تهرانديده
به جهان
گشود.
فرزند
ارشد
خانواده،
سيدفخرالدين
حسيني (پدر)
بوده و
دوخواهر و
يكبرادر
دارد. پدرش
فرهنگي
بوده و
جزبازنشستگان
اساتيد
دانشگاه
به حساب
ميآيد.
درسال 75 با
فرد مورد
علاقهاش
تشكيل
زندگيمشترك
داد و حاصل
اين وصلت
پسري است
بهنام (محمد
امين) كه
در روز
تولد پدر،
شهابحسيني
يعني 14
بهمن به
دنيا آمد.
در زمينه
هنري
نياز به
معرفي
ندارد،
زيرا در
مقابلديدگان
مخاطبين
پلههاي
ترقي را
يكي پس
ازديگري
طي كرد و
به اوج
رسيد، كار
تصوير را
ازسال 73 با
برنامه
رنگ صبح
و اكسيژن
آغاز كرد
ودر كنار
آن به
سراغ
بازيگري
رفت. به
قولخودش
(روح
ناآرام و
جستجو گري
دارد، بههمين
دليل
سراغ
بازيگري
رفت تا با
حضورش
درنقشهاي
مختلف
شخصيت
پيچيده
كلمپيچ
آدميرا
بهتر
بشناسد)،
با پليس
جوان و
نقش يونس
بهگرشهرت
يافت و با
رخساره
در قالب
جوان
عاشق بهاوج
رسيد. شمعي
در باد،
واكنش
پنجم،
زهر عسل،تب
سرد، پس
از باران،
پيشنهاد 50
ميليوني،گرداب،
قتل آنلاين
و... تجارب
ارزندهاي
را بهاو
افزود و از
شهاب
حسيني يك
بازيگر
حرفهاي
وتاثيرگذار
ساخت. مهمترين
ويژگي او
رعايتاصول
اخلاقي
است كه
در هر
موقعيتي
برخودواجب
ميداند.
از اين رو
هيچگاه
شهاب
حسينيرا
در حاشيه
سينما
نخواهيد
ديد. (زير
بارنددرختان
كه تعلق
دارند
اي خوشا
سرو كه از
بار غم
آزاد آمد)
در ضمن وي
مدتي است
كه به
جمع
خوانندگانموسيقي
پاپ
پيوسته و
آلبومي
را با نام (رايا)
روانهبازار
موسيقي
كرده است.
پرده
دوم: امير
حسن مدرس
اميرحسين
مدرس
متولد
شهريور
ماه 1349درتهران
است و
داراي
ليسانس
زبان و
ادبياتفارسي
ميباشد
در وادي
هنر حرف
زيادي
برايگفتن
دارد و به
قول
معروف از
هر انگشتش
دههاهنر
ميريزد.
در زمينههاي
بازيگري،
اجرا،موسيقي
سنتي،
خوانندگي،
نويسندگي،
شعر،روزنامه
نگاري و...
صاحب نظر
است.
اجراي
اودر
نيمرخ
بدعتي نو
در برنامههاي
گروه
جوانشبكههاي
تلويزيوني
به حساب
ميآيد،
صدايگرمش
را نيز در
تيتراژ
ابتدايي
سريال
متهمگريخت
و سريال
عشق
گمشده و
اين
روزها
درسريال
زندگي به
شرط خنده
شنيدهايد.
علاقه
زيادي به
مصاحبه
با نشريات
ندارد،
اما ازدست
جماعت
خبرنگار
هم فرار
نميكند!
پسخواندن
گفتگوي
ما با
اميرحسين
مدرس كه
بهتازگي
به گروه
سون
پيوسته
جذاب
خواهد بود.
پرده
سوم: امين
زندگاني
در
خانوادهاي
هنرمند و
آشنا با
موسيقي
در پنجمشهريور
ماه سال 1351
در تهران
متولد شد;پدرش
از اساتيد
برتر
موسيقي
بود كه
سال
گذشتهجمع
صميمي
خانواده
را ترك
گفته و به
ديار باقيشتافت;
برادرش (اميد)
نيز مدتهاست
كه
درعرصه
موسيقي
فعاليت
ميكند و
آلبومي
را نيز
باصداي
خود روانه
بازار
كرده است،
اما امينزندگاني
به دليل
مشغلههاي
كاري و
تحصيل به
اينهنر
علاقه
چنداني (البته
براي
فراگيري)
نشاننداد،
تا اين كه
بالاخره
دو سال
پيش به
فراگيرينواختن
(فلوت) و
نيز (گيتار)
پرداخت
وهماكنون
نيز به
عنوان
يكي از
خوانندگان
گروههفت
فعاليت
ميكند.
خانواده
سبز: مدتي
است كه
شما را در
كارهايتلويزيوني
نديدهايم،
از كارهاي
تازه شما
درتلويزيون
چه خبر؟
حسيني:
فيلم نود
دقيقهاي
(كابوس)،
بهكارگرداني
(رضا بهشتي)،
آخرين
كار
تلويزيونيپخش
شده است
كه در آن
ايفاي
نقش كردم
و درآن با (محمد
صادقي) و (فقيه
سلطاني)
همبازيبودم
و اما
كارهايي
كه براي
اين
رسانه
انجام
دادمو
منتظر پخش
آن هستم،
سريالي
است از (احمدمرادپور)
به نام (رقص
پرواز)
براي
شبكه اولسيما
است كه
هنوز پس
از گذشت
شش، هفت
ماهاز
آخرين
روز
فيلمبرداري،
يك سكانس
ديگرباقي
مانده... و
جز سريالهاي
ويژه
محسوبميشود،
كه به
طريق 35
ميليمتري
فيلمبرداريشده
است. در
حال حاضر
هم مشغول
ايفاي
نقشدر
كاري از (حسن
فتحي)
هستم، با
عنوان (مدارصفر
درجه) كه
باز از
پروژههاي
ويژه
بوده و
برايشبكه
اول سيما
در حال
تهيه است
كه
حدوداهشت
ماه از
تصويربرداريش
ميگذرد و
بهخواست
خداوند شش
ماه
آينده به
اتمام
خواهدرسيد
.
خانواده
سبز: اما،
سينما
چطور؟
حسيني:
آخرين
كارهايي
كه در ماههاي
گذشتهاكران
شد بود، (رستگاري
در هشت و
بيستدقيقه)
و پيشنهاد 50
ميليون
توماني
به كار
گرداني(سيروس
الوند) بود
همچنين
يكي از
قصههايصادق
هدايت را
به نام (گرداب)
كار كردم
كه
درنوبت
اكران
است;
آخرين
فيلم
سينمايي
هم كهدر
آن به
ايفاي
نقش
پرداختم،
(قتل آنلاين)
نامدارد
كه براي
دومين
بار
افتخار
بازي در
كنارجمشيد
هاشمپور
در اين
كار نصيبم
شد .
خانواده
سبز: حضور
مستمر
راترجيح
ميدهيد
ياانتخاب
نقشهاي
متفاوت؟
حسيني: به
نظر من در
اين حضور
مستمر همميشود
نوعي
تعادل را
ايجاد كرد
كه برايمخاطب
داراي
جذابيت
باشد. يكي
از دلايلي
كهخدمت
شما عرض
كردم، كه
با مصاحبه
و عكسروي
جلد مجلات
و نشريات
خيلي
موافق
نيستم،همين
است. چون
مجبوريم
هميشه
كار كنيم
و دراين
عرصه
حضور
داشته
باشيم.
مدت سه،
چهار سال
است كه
خانوادهام
را بهمسافرت
نبردهام
و خودم
نيز به
مسافرت
نرفتم،
امابراي
كار، چرا؟
چون
فراغتي
حاصل
نشده است.به
همين
دليل
بايد يك
استراتژي
و خطمشي
رابراي
ادامه
حركت
انتخاب
كرد تا
بتواند به
بازيگر
وموارد
حاشيهاي
كمك كند،
من نيز با
استفاده
ازيك
برنامهريزي
درست سعي
ميكنم،
هميشهفاصلهاي
را در بين
كارهايم
ايجاد كنم،
مثلا از
پنجماه
پيش كه
تله
سينمايي (كابوس)
پخش
شد،كاري
از من به
نمايش در
نيامده
تا امروز
كه فيلمسينمايي
(پيشنهاد50
ميليوني)
اكران
شده است.
خانواده
سبز: پس با
اين گفته
موافق
هستيد، (اگرهنر
هنرمندي
از روي
نياز
نباشد
كاملتر
خواهدبود).
حسيني:
قطعا همين
طور است.
اگر
هنرمندي
ازنظر
اقتصادي
بتواند
روي پاي
خودش
بايستد
ونيازمند
نباشد، ميتواند
آن كاري
را كه
دوستدارد،
انجام
دهد و براي
هنرش وقت
بگذارد و
درعين
حال هنرش
كاملتر
ارايه ميشود.
خانواده
سبز: شهاب
حسيني تا
چه
اندازه
قادر بهايفاي
نقشهاي
متفاوت
خواهد
بود؟
حسيني:
اين
سئوال را
من در
جايگاه
شهابحسيني
نبايد و
نميتوانم
پاسخگو
باشم،
وقتي بهشما
در موقعيت
يك
بازيگر
پيشنهادي
ميشود،
باخواندن
فيلمنامه
برداشت
خودمان
را از نقشميكنيم،
همينطور
كارگردان
و خلق
كننده
اثريعني
نويسنده
نيز هر
كدام
تصور
خودشان
راخواهند
داشت، به
هر حال
اين
برداشتها
يكينخواهند
بود، پس
بايد
زمينه و
موقعيتي
را فراهمكرد،
تا رل به
بهترين
شكل به
اجرا
درآيد.
خانواده
سبز: اشاره
كرديد به
اثر
همبازيان
در
كاريكديگر،
تاثير اين
موضوع تا
چه
اندازه
است؟
حسيني: يك
تيم
بازيگر
مثل يك
تيم
ورزشي
استكه
در زمينه
مسابقه
بايد
همكاري
لازم
داشتهباشند،
اين پاس
كاريها
در راستاي
يك هدفشخصي
صورت ميگيرد
و براي
بيننده
جذابخواهد
بود و در
كنار تمام
اين
مسايل،
عوامل
ديگرمثل
كارگردان،
تدوين،
طراح
صحنه و
لباس و...هستند
كه مثل
مربي، سر
مربي،
سرپرست،تداركات،
پزشك
ورزشي و...
براي
رسيدن بههدف
كمك ميكنند.
خانواده
سبز: سينما
يا
تلويزيون،
كداميك
راانتخاب
ميكنيد؟
حسيني:
هر دو،
اصلا به
طور مطلق
من رسانه
راانتخاب
ميكنم.
حالا
تئاتر،
سينما يا
تلويزيون...متاسفانه
به جز در
زمان
دانشجويي
فرصتي
پيشنيامده
تا در
تئاتر
ايفاي
نقش كنم.
خانواده
سبز: نقطه
عطف
كارتان،
چه كاري
بود؟
حسيني:
جواب اين
سوال را
به عهده
مخاطبميگذارم...
خانواده
سبز: منظور
اين است
با ايفاي
كدام نقشبه
ماندن در
اين عرصه
و ادامه
راه
دلگرم
شديد؟
حسيني: من
هيچگاه،
كاري را
بدون
بررسي
وبيدليل
انجام
نميدهم،
به همين
دليل
احساسميكنم
تمام
كارهايي
كه تا
امروز
انجام
دادم،برايم
نقطه
عطفي به
حساب ميآيد،
مثلا
زمانيكهدر
سريال (خانواده
محبوب)
ايفاي
نقش كردم،براي
گروه
كودك و
نوجوان
شبكه 2 به
دليل
اينكهاولين
قدم من
براي
تغيير
مسير از
اجرا به
بازيگريبود،
يك نقطه
عطف است.
همينطور
سريال(پس
از باران)
و حضور در
كنار يك
تيم قوي
وآدمهاي
بزرگ با
وجود
ايفاي يك
رل كوتاه
وحضور در
دو اپيزود
از سريال (همسفر)
به عنواناولين
حضور در
نقش اصلي
و نيز
رخساره
به عنواناولين
كار
سينمايي; (پليس
جوان) به
عنوانسريال
سنگين و
مسئوليت
بزرگ در
بازيگري
كه بهعهده
من
گذاشته
شده، تب
سرد و... تمامكارهايي
كه تا
امروز
انجام
دادم
برايم
نقطه
عطفيمحسوب
ميشود،
تا براي
ادامه
مسير
دلگرمترشوم.
خانواده
سبز: تا
امروز از
حضور در
نقشهايمختلف
چه درسي
گرفتهايد؟
حسيني: من
معتقدم،
وجود يك
آدم
همانند
كلمپيچ
است كه
هر چه
لايه
برداريد،
باز هم يك
لايهديگر
وجود
دارد،
آنقدر
بايد اين
كار را
انجامدهي
تا در
نهايت به
يك نقطه
برسي...
خانواده
سبز: آيا
باز هم
شهاب
حسيني را
به عنوانمجري
خواهيم
ديد؟
حسيني:
اگر يك
برنامه
خوب كه
برايم
جذابيتداشته
باشد با
فضاي
جديد و
متفاوت،
قبولخواهم
كرد.
خانواده
سبز: كار
اجرا، در
بازيگري
چقدرميتواند
موثر باشد
و اينكه
هر بازيگر
خوبحداقل
بايد يكي،
دو كار
اجرا
داشته
باشد،
راقبول
داريد؟
حسيني: به
عقيده من
براي اين
موضوع
الزاميوجود
ندارد،
ولي در
عين حال
اگر
بازيگريميتواند
كار اجرا
انجام
دهد، چرا
نكند; هدفاصلي
ما در
ارتباط با
مخاطب
است،
حالا چهفرقي
ميكند از
چه طريقي
برقرار
شود، خيلي
ازبازيگران
بزرگ در
هاليوود
بهجاي
شخصيتهايكارتوني
صحبت ميكنند،
مگر آنها
دوبلور
ندارند،چرا؟...
اما براي
كسب
تجربه و
اضافه
كردن بهداشتههاي
قبلي اين
كار را
انجام ميدهند،
وليبودند
بازيگران
بزرگ و
خوبي كه
كار اجرا
همنداشتند.
خانواده
سبز: اگر
اجازه
دهيد،
موضوع
گفتگو
راتغيير
دهيم،موسيقي،
چرا
خوانندگي
و چرا؟
حسيني: در
حقيقت من
علاقهمند
و شنونده
پروپاقرصي
براي
موسيقي
هستم و
اين
موضوع
بخشعمدهاي
از زندگي
من را
تشكيل ميدهد،
وليمتاسفانه
به خاطر
مشغله
زياد و
تعهداتي
كه داشتم،فرصتي
پيدا
نكردم تا
در اين
عرصه به
كسبآموزش
بپردازم
و سازي
ياد بگيرم،
ولي
هيچگاهاز
شنيدنش
غافل
نبودم;
هميشه در
منزل،
بدونهيچ
آموزشي
پشت
كيبورد مينشستم
و به قولمعروف
هنر نمايي
ميكردم.
يك روز كه
برايديدار
به منزل
پدري
رفتم،
مهدي (برادرم)
كهخوب
در موسيقي
خيلي
سرتر از من
بود،
تعدادياز
اشعار پدر
را
برداشته
و ملودي
برايش
ساختهبود،
اين آثار
را كه
ديدم چون
با سليقه
شنيداريمن
جور بود،
بسيار
پسنديدم
و مهدي را
تشويقكردم
تا اين
كار را
خيلي جدي
دنبال
كند; مهديگفت:
حالا به
صورت
موقت تو
اين آهنگها
واشعار را
بخوان تا
در يك
استوديو
خانگي و
بدونامكانات
آنها را
ضبط كنم.
در كنار
اشعار پدر
ازاشعار (علي
حيدري) هم
استفاده
كرديم،
تا ماكتآماده
شد، الان
با گذشت
سه سال
از اين
ماجراهنوز
نميدانم
چطور اين
آلبوم
جمعآوري
شد،اما
خوانندگي...
مطمئن
باشيد اگه
توانايي
نواختنسازي
داشتم،
هرگز نميخواندم،
فقط دوستداشتم
در اين
عرصه
فعاليتي
انجام
داده
باشم.
خانواده
سبز: از
نتيجه
كار راضي
هستيد؟
حسيني:
نه خيلي
زياد، ولي
در عين
حال تمامتلاش
خود را
كرديم تا
كار قابل
قبول و
آبرومندانهرا
ارايه
دهيم،
يعني
هركسي كه
اين كار
را
شنيداحساس
كند كه
تفكر و
تلاش پشت
اين
جريانقرداد
دارد، از
نظر خودم
كسي كه
در آلبوم(رايا)ميخواند،
شهاب
حسيني
بازيگر
نيست،
اصلانميگويم
اگر كسي
ميآيد،
فيلم و
بازي
مراميبيند
حتما بايد (رايا)
را هم گوش
كند،ميخواستم
كاري جدا
از
بازيگري
داشته
باشم.
خانواده
سبز: چطور
با گروه
موسيقي (هفت)همكاري
كرديد؟
حسيني:
اين گروه
تشكيل
شده از
جوانهايي
كهپر
تلاش
هستند و
براي
كارشان
از طرف
هيچكسسفارش
نشدند و
تمام
كارها را
خودشان
انجامدادند
و بيشتر از
اينكه من
روي كار
اين گروهمتمركز
شوم،
برروي
شخصيت
بالا و
اخلاقخوبشان
متمركزم،
كساني كه
عليرغم
لغزش،طوفان
و سيلهايي
كه در
زندگي هر
فرد جريانپيدا
ميكند،
سعي
كردند تا
راه
درستي در
پيشبگيرند
تا خود و
شخصيتشان
را حفظ
كنند.
درعين
حال تلاش
اين بچهها
من را به
ياد خودمميانداخت
بدون
اينكه
آشنايي
در عرصه
هنرداشته
باشم،
چطور وارد
اين حرفه
شدم. به
هرحال من
در گروه
هفت
انجام
وظيفه
كردم،
چونبراي
تلاشي كه
ميكنند
احترام
زيادي
قايل
هستمو
مهمتر
اينكه
دوست
داشتم به
عنوان
يادگار
دراين
اثر
امضايي
از خودم
به جا
بگذارم و
چنددكلمه
خواندم.
خانواده
سبز:اين
همكاري
به خاطر
حضوربرادرتان
مهدي در
گروه هفت
بود؟
حسيني:
طبعا بيتاثير
نبود، ولي
نه صد در
صد بهخاطر
او،
برادرم
كه در
زندگي چه
كار
موسيقيانجام
دهد يا نه،
براي من
جايگاه
خاص خودشرا
داراست.
خانواده
سبز: آيا
همكاري
با اين
گروه در
آيندهادامه
خواهد
داشت؟
حسيني:
توكل بر
خدا، حالا
كه با
تمام
سختيهااولين
كار وارد
بازار شده،
قطعا گروه
به حركت
روبه رشد
خود را
ادامه ميدهد،
البته
اين كار
مثلهر
كار اولي
داراي
نقصهايي
است، ولي
انگيزهبالاي
آنها ميتواند
به تعالي،
پويايي و
تكاملبرساندشان،
در اين
تكامل
اگر
بتوانم
سهم
كوچكيايفا
كنم،
خوشحال
ميشوم.
خانواده
سبز: گفته
بوديد
شايد در
آيندهاينزديك
يك گروه
موسيقي
مستقل
تشكيل
دهيد؟
حسيني: به
طور مستقل
نه،
ابتدا
تصميم
چنين
كاريرا
داشتم،
چون تمام
افراد كه
در (رايا)
برايمزحمت
كشيدند،
از
نوازندگان
حرفهاي
وتوانمندي
هستند،
اما خوب
فعاليتهاي
ديگريهم
انجام ميدهند
و تشكيل
گروه
ممكن
بود،
درمسئوليتهاي
ديگرشان
خلا ايجاد
كند،
امادوست
دارم
خودم كار
موسيقي
را مستقل
و برايدل
خودم به
صورت
حرفهاي
دنبال
كنم.
خانواده
سبز: شهاب
حسيني
تاچه
اندازهانتقادپذير
هستيد؟
حسيني: با
اينكه
شنيدن
انتقاد
برايم
سخت است،دوست
دارم
بشنوم و
اگر وارد
بود اعمال
كنم.
خانواده
سبز:
بهترين
انتقادي
كه از شما
شدهچيست؟
حسيني:
اينكه
غلو شده
بازي ميكنم.
خانواده
سبز: وارد
بود؟
حسيني: يك
جاهايي
وقتي
بازبيني
كردم بله،
بهقدري
تحت
تاثير
شرايط و
فضاي
حاكم
قرار
گرفتهبودم،
كه يك
لحظه
متوجه
نشدم،
اما تا حدي
غلوبا
شخصيت
مرتبط بود.
خانواده
سبز: و
بهترين
منتقد كه
بود؟
حسيني:
نزديكانم،
چون صد در
صد مطمئنمپيشرفت
و ترقي من
دغدغهشان
است،
يعني
قصدطعنه
زدن را
ندارند و
اگر ميگويند
كارت خوبنبود،
نميخواهند
مرا اذيت
كنند و به
قول
معروفانرژي
منفي
دهند.
خانواده
سبز: تا به
حال شده
از ابراز
احساساتطرفدارانتان
ناراحت
شويد؟
حسسيني:
بستگي به
نوع
ابراز
احساسات
هم
دارد،برخي
از
رفتارها
را نميتوان
ابراز
احساسات
بهحساب
آورد، ولي
خودشان
اينطور
فكرميكنند،
به طور
مثال من
مزاحمت
تلفنيوحشتناكي
دارم، كه
ممكن است
از نظر
آنها نوعيابراز
احساسات
باشد.
انسان
وقتي
محبت
رااحترام
ميبيند،
انرژي
مثبتي
دريافت
ميكند كهدر
مقابل ميتواند
آن محبت
را پاسخگو
باشد،
امابرخي
از محبتها
و ابراز
احساسات
ظاهري
استو در
باطن
چيزي
ديگر... عدهاي
ميگويند
مالمردم
است و هر
كاري
دلشان ميخواند
ميكنند،هنرمند
تا براي
خودش
نباشد و
خودش را
نفهمدكه
نميتواند
براي
مردم
كاركرده
و به عشق
آنهاپاسخ
بگويد.
خانواده
سبز: عشق
را چطور
معنا ميكنيد؟
حسيني:
حياتيترين
موضوع
زندگي،
جوهرتشكيل
دهنده
زندگي،
جوهره
هستي است.
خانواده
سبز: اين
كلمات را
چطور معنا
ميكنيد؟
- اكسيژن
حسيني: يك
شروع
خاطرهانگيز
و فراموشنشدني.
- شهاب
حسيني;
حسيني: با
اين آدم
خيلي
مشكل
دارم،
اساسابزرگترين
دغدغه
شناختن
شخصيت
كلم پيچخودم
است.
- مادر;
- حسيني:
كسي كه
شبيهترين
عشق را به
خداونددارد.
- شهرت و
محبوبيت;
حسيني:
شهرت در
چشم آدمهاست
و محبوبيتدر
مقابل دل
آنها...
خانواده
سبز:
فعاليت
موسيقي
را به
صورت
متمركزاز
چه سالي
آغاز
كرديد؟
مدرس:
نوزده
سال است
يعني از
سال 65 خيليجدي
به اين
هنر
پرداختم
ابتدا
رديفهاي
آوازمقدماتي
را
گذراندم
سپس دوره
تكميلي و
عاليرا
نزد مرحوم
استاد
رضوي
سروستاني
به پايانرساندم.
زندگاني:
در
خانواده
رشد يافتم
كه در آنموسيقي
حرف اول
را ميزد
همان طور
كهميدانيد
پدرم از
اساتيد
موسيقي
سنتي
بودبرادرم
نيز چند
سالي است
كه در اين
حيطهفعاليت
ميكند
امام من
خيلي دير
به اين
سمتكشيده
شدم در
واقع
يكسال و
نيم پيش
نواختنفلوت
را شروع
كردم و
مدتي است
كه به
عنوانبازيگري
كه نقش
خواننده
را ايفا ميكند
با گروههفت
همكاري
دارم.
خانواده
سبز: چرا
بازيگري
كه نقش
خوانندهدارد؟
زندگاني:
از همان
ابتدا
گفتم كه
خواننده
نيستم
وفقط تلاش
ميكنم
تا نقش يك
خواننده
را بهخوبي
ايفا كنم.
خانواده
سبز:
بازيگري
با
خوانندگي
چه
ارتباطيدارد؟
زندگاني:
در همين
حد بگويم
كه به
عنوان يكبازيگر
بايد
توانايي
خواندن
داشته
باشم.
خانواده
سبز: چرا؟
زندگاني:
چون صدا
ابزار
اصلي
بازيگري
است.
خانواده
سبز: براي
شروع
فعاليت
موسيقياييخواندن
تيتراژ
برنامه
يا سريالهاي
تلويزيونيچقدر
تاثير
گذار
خواهد
بود؟
مدرس: هر
خوانندهاي
كه از
طريقي
بايد بهمخاطبش
معرفي
شود و اين
معرفي
اگر به
وسيلهتلويزيون
كه رسانه
فراگيري
است باشد
خب بهطور
حتم
شناخت
بهتر و تا
حدودي
كاملتريارايه
ميدهد در
كل
معتقدم
معرفي
زياد مهمنيست
بلكه بخش
دومي هم
وجود دارد
كه قضاوتمردم
است و از
اهميت
بيشتري
برخوردار
خواهدبود.
خانواده
سبز: براي
شما كه
چهره
شناخته
شدهايهستيد
كار گروهي
بهتر است
يا فردي؟
مدرس: خب
قبل از
اين تك
نفره در
واديموسيقي
فعاليت
ميكردم
اما مدتي
است كه
بهدلايل
مختلف از
جمله
تفاوت در
نوع كلام
و توجهبه
محتوا و... به
پيشنهاد
عزيزي از
گروه هفتجواب
مثبت
دادم و
كارگروهي
را نيز
تجربهميكنم.
زندگاني:
پيشنهادات
زيادي در
اين
راستا
داشتماما
تمامي
آنها هدفي
جز مسايل
اقتصادي
نداشتندبراي
همين تا
امروز
خيليجدي
به كار
گروهيفكر
نميكردم
تا اين كه
به دليل
حضور دوستعزيزم
شهاب
حسيني و
نيز نام
هفت كه
در اديان
وفرهنگها
از تقدس
خاصي
برخوردار
است بهجواب
گروه سون
پاسخ
مثبت
دادم.
خانواده
سبز: براي
همراهي
با گروه
آيا
اميرحسينمدرس
معروف
شرطي هم
گذاشت؟
مدرس:
سلامت
گروه و
نيز ديد
حرفهاي
آنها
دراين
آشفته
بازار
موسيقي
جاي هيچ
گونه شرط
وشروطي
نميگذاشت.
خانواده
سبز: آدم
حسابگري
هستيد؟
مدرس: نه
خيلي
خانواده
سبز: پس
براي كار
گروهي از
پيش هيچدودوتا
چهار تايي
نكرديد؟
مدرس: دو
دو تا چهار
تا را
خوشبختانه
بلدم پسقطعا
براي
شروع
محاسبههاي
عقلي و
منطقي
راانجام
دادم اما
نه به
معناي
ويژه
حسابگري...
خانواده
سبز: چه
زماني
آلبوم
خودتان
را
واردبازار
ميكنيد؟
مدرس:
نيمه دوم
سال.
خانواده
سبز: متهم
گريخت و
مابقي
كارهايي
كه
ازتلويزيون
شنيدهايم
هم در اين
آلبوم
وجوددارد؟
مدرس: چون
اين
كارها در
اختيار
سازمان
استهنوز
مشخص
نيست
بايد
مذاكرات
اوليه را
انجامدهيم.
خانواده
سبز: در
زمينه
تصوير سر
چه كاري
هستيد؟
مدرس: تا
پايان
شهريور
ماه سر
سريال
حضرتيوسف
(ع) خواهم
بود در ضمن
يك كار
سينماييهم
با قاسم
جعفري
انجام
دادم.
خانواده
سبز: در
سريال
حضرت
يوسف (ع)
چهنقشي
را ايفا ميكنيد؟
مدرس: يكي
از
اطرافيان
يوسف (ع)
كه در
درباهفرعون
خدمت ميكرده
و در زندان
با يوسفآشنا
شده و يكي
از
نزديكان
او ميشود.
خانواده
سبز: چطور...
مدرس: چون
معتقدم
نبايد يك
تجربه را
دوبارتكرار
كرد چرا كه
باعث به
عقب
برگشتن و
افت
فردميشود.
خانواده
سبز:
بهترين
اجراي
مدرس...
مدرس:
نيمرخ
سبك و
سياق و
مفهومي
متفاوتداشت
كه تا آن
زمان
برنامهاي
همانند آن
درتلويزيون
نداشتيم
سه سال
اجراي آن
برنامه
بهعهده
من بود
منتهي
حالا به
لحاظ
ساختاريتكراري
شده و از
طرفي
تمام
شبكهها و
برنامهسازان
به تقليد
از نيمرخ
كارمي
كنند و اين
موضوعهمه
چيز را
براي
مخاطب
تكراري و
خسته
كنندهكرده
است.
خانواده
سبز: با چه
نگرشي به
پيشنهادات
جوابميدهيد؟
مدرس: در
وهله اول
اين كه
توانايي
انجام آن
كاررا
دارم يا
نه اگر به
جواب
مثبت
برسم
موقعيت
راارزيابي
ميكنم
كه چه
جاذبههاي
براي روح
مندارد و
تا چه
اندازه
ميتواند
روحم را
اغنا كند
ياخودم
چقدر ميتوانم
تاثير
گذار بوده
و در نهايتاز
خودم
امضا يا
ردپايي
به جا
بگذارم.
خانواده
سبز: غير از
هنر در
عرصه
ديگري همفعاليت
ميكنيد؟
مدرس
عمده
فعاليتم
با هنر و
فرهنگ
گرهخورده...
خانواده
سبز: اجرا
موسيقي
بازيگري...
مدرس:
خوشنويسي
در نوشتن
شعر و قصه
نيزتجربه
هايي
دارم
گاهي نيز
نمايش
نامه
ويراستاريهم
ميكنم
همين طور
روزنامه
نگاري.
خانواده
سبز: از
ميان اين
همه هنر
كداميك
را
دراوليت
قرار ميدهيد؟
مدرس: به
درجه
بندي و
تفكيك
قايل و
معتقدنيستم
به اين
دليل كه
معناي
انجام
تمام اين
كارهارا
از شاخهاي
به شاخه
ديگر
پريدن
نيم دانم
بلكهاين
گونه
تعبير ميكنم
كه اگر
توانايي
در خودميبينم
وارد آن
حرفه شده
و به طور
حتمتجربهاش
ميكنم و
نام اين
كار را كسب
تجربه
ودريافت
نكتههاي
جديد ميگذارم.
خانواده
سبز: از چه
چيزيي ميترسيد؟
مدرس: از
اين كه
روزي به
يك موجود
بي مصرفتبديل
شوم.
خانواده
سبز: به
قول به
من فرمان
آرا ترس
من ازمرگ
نيست
بلكه از
بيهوده
زيست است...
مدرس: مرگ
به خودي
خود ترس
ندارد مرگزندگي
دوباره
است.
خانواده
سبز: يعني
از مرگ
نميترسيد؟
مدرس : هم
ميترسم
و هم نه
از اين
جهت كه
بامقولهاي
ناشناخته
روبه رو
هستيم خب
ترس
آوراست
آن هم
مقولهاي
به نام
مرگ كه
ابعاد
مختلفيرا
در بر ميگيرد
بعد معنوي
حسي و...
نميترسم
به اين
دليل كه
به قول
سهراب
سپهريتصور
ميكنم
مرگ
پايان
كبوتر
نيست
بلكه
همانطور
كه گفتم
بخش
ديگري از
حيات
مقدر در
عالممرگ
خواهد بود.
خانواده
سبز: هنر را
چگونه
تعريف ميكنيد؟
مدرس: چون
در ذات
هنر تعالي
نيز وجود
داردپس
هنر مسيري
مشخص و
قطعي
براي
رسيدن بهكمال
خواهد بود
حال اگر
كسي پاي
به عرصه
هنربگذاريد
و به
تعالي
نرسد
ايرادي
به فضاي
هنريوارد
نخواهد
بود بلكه
خود او
ظرفش
كوچكبوده
و طلبش
زياد كه
اقيانوس
هنر در ظرفكوچك
وجودش
نگنجيده
است.
خانواده
سبز: چند
درصد از
هنرمندان
ما مصداقعيني
كلمه
هنرمند
هستند؟
مدرس:
خيلي اهل
قضاوت
نيستم.
خانواده
سبز: محبوبترين
شخصيت
تاريخي.
مدرس:
امام
حسين.
خانواده
سبز: چقدر
از اين
امام
شناخت
داريد؟
مدرس: در
حد و
اندازه و
به
تعبيري
در حد ظرفوجودي
خود.
خانواده
سبز: چقدر
پيش از
انجام
كاري
مطالعهميكنيد؟
مدرس مهمترين
كارم در
زندگي
مطالعه
است.
خانواده
سبز: در چه
زمينهاي...
مدرس:
تاريخ -
ادبيات
فارسي -
رمان شعر -تاريخ
اسلام و...
خانواده
سبز: با
ارزشترين
چيز در
زندگي...
مدرس:
عاقبت به
خيري
خانواده
سبز: رابطه
مدرس با
خبرنگاران...
مدرس از
خبرنگاران
فهيم و
بحث با
آنان لذتميبرم.
منبع: مجله خانواده سبز