آندره ماير آمپر كاشف الكتريسيته

متولد ليون
آندره ماير آمپر در 22 ژانويه 1775 در حومه شهر ليون فرانسه ديده به جهان گشود.

پدرش ژان ژاك آمپر يك تاجر موفق فرانسوي بود و وضعيت مالي خوبي داشت. او خانه‌اي بزرگ و ويلايي در 10 كيلومتري ليون براي خانواده‌اش بنا كرد تا در آنجا به راحتي زندگي كنند. مادرش ماريا زني زحمتكش و مهربان بود و همه تلاشش در جهت ايجاد يك مكان آرام براي خانواده‌اش بود.آندره ماير دومين فرزند خانواده به شمار مي‌رفت. او يك برادر بزرگتر از خود نيز داشت.ژان ژاك آمپر پدر آندره ماير آرزوي تحصيلات عاليه براي فرزندانش را داشت، لذا آنان را در بهترين مدرسه منطقه ثبت‌نام كرد. آندره برخلاف برادرش از كودكي به رياضيات علاقه نشان داد و در درس‌هايش بهترين نمره را مي‌گرفت او علاوه بر رياضيات در زمينه زيست‌شناسي نيز به تحصيل پرداخت.

 

پدر از مشاهده پيشرفت آندره احساس شور و شعف مي‌كرد. از اين رو براي بالا بردن سطح علمي فرزندش، او را نزد يكي از دوستانش استاد رشته رياضيات برد و آندره مقدمات حساب ديفرانسيل و انتگرال را آموخت. سپس براي آموخته‌هاي بيشتر به ليون رفت و به تحقيق درباره دائره‌المعارف زيست‌شناسي و رياضي مشغول شد. در آن زمان 11 ساله بود. او با سن كمش تعجب استادان مدارس ليون را برانگيخت. حس تحقيق و مطالعه روز به روز در وجودش افزون مي‌شد. فقط 13 سال داشت كه به عضويت انجمن آكادمي ليون در آمد. او پله‌هاي ترقي را يكي بعد از ديگري طي مي‌كرد. آندره به حل مسايل بغرنج رياضي مي‌پرداخت كه تصورش هم براي دانشجويان آن دوران سخت بود. در سن 16 سالگي كتاب آناليز مكانيك را نوشت. اين كتاب برگرفته از آموخته‌هايش از ديگر كتب بود. همچنين به شرح زندگي كودكي خود نيز در اين كتاب پرداخت.
دوران زندگي آرام آندره با آغاز انقلاب فرانسه دگرگون شد. مرگ خواهر كوچكش بر اثر تب و لرز در سال 1792 يكي از تلخ‌ترين خاطرات او محسوب مي‌شد. مردم ليون با پاريسي‌ها درگير شدند و در اين گير و دار پدر آندره به زندان افتاد. او از زندان به همسرش نامه مي‌نوشت و تاكيد مي‌كرد كه آندره در هر شرايط و بحران زندگي به تحصيل علم بپردازد. ژان ژاك پدر فداكار و زحمتكش آندره در زندان زندگي را وداع گفت و آندره را در سوگ خود نشاند. مرگ خواهر و پدر تاثير بدي در روحيه آندره گذاشت. او دچار افسردگي شد و مدتي نتوانست سر كلاس‌هايش حاضر شود اما با تاكيد و پافشاري مادر دوباره به دنياي علم پا نهاد زيرا پدرش وصيت كرده بود آندره تحصيلش را كنار نگذارد. آندره نيز تنها به خاطر شادي روح پدرش با جديت بيشتري به مطالعه پرداخت. او در دانشگاه با ژولي ميارا آشنا شد و دل به او باخت. در آن زمان آندره فقط 21 سال داشت و ژولي 23 ساله بود. عليرغم اين‌كه آندره پسري خجالتي و كم‌رو بود اما به راحتي احساسش را نسبت به ژولي ابراز كرد. آنان در سال 1797 در حالي كه آندره 22 ساله بود پيمان زندگي مشترك خود را با مراسمي ساده برگزار كردند و اولين فرزندشان كه پسر بود در سال 1800 به دنيا آمد و نامش را به ياد پدر آندره، ژان ژاك گذاشتند. آندره بيش از پيش خود را غرق در مطالعه و تحقيق كرده بود. او در سال 1802 به سمت استاد بورگ درآمد و مجبور شد براي مدتي همسرش را ترك كند و به تحقيق در زمينه رياضيات و شيمي بپردازد.

اولين اكتشافات
آمپر با اولين اكتشاف خود تحت عنوان <مطالعه تئوري رياضي> در سال 1802 مورد توجه رياضي‌دانان قرار گرفت و با توجه <دلامبر> در شهر ليون به تدريس مشغول شد و دوباره نزد همسرش بازگشت. دومين فرزندش آلبين نيز به دنيا آمد اما
همسرش كه در دوران بارداري ضعيف و بيمار شده بود بعد از زايمان چشم از جهان فرو بست و غمي ديگر بر دل آمپر نشست. آمپر نيز تصميم گرفت ليون را با خاطرات تلخش ترك كند و به پاريس برود. او در آنجا به سمت دانشياري مدرسه پلي‌تكنيك انتخاب شد. آمپر در پاريس با ديدن دختري به نام ژانپوتو تمام غم و اندوهش را فراموش كرد و با او پيمان زناشويي بست.
گويي آندره در زندگي شخصي خود شانس نداشت. همسرش بسيار بدخلق و غرغرو بود و اجازه مطالعه و تحقيق را با غرولندهايش به آمپر نمي‌داد و بالاخره كار به جايي رسيد كه يك روز زنش او را از خانه بيرون كرد.
در آن زمان آمپر سمت استادي مدرسه پلي‌تكنيك را داشت. البته آمپر از اين‌كه از شر چنين زني خلاص شده بود احساس آرامش مي‌كرد. از سويي به بخت و اقبال بد خود افسوس مي‌خورد.آمپر در سال 1808 بازرس كل دانشگاه پاريس شد و در سال 1809 استاد آناليز و مكانيك در پلي‌تكنيك و در سال 1814 عضو آكادمي علوم رياضي و شيمي شد.آمپر اگر در زندگي شخصي روي خوشي را نديد اما در زندگي علمي خود به اوج موفقيت رسيده بود. او در اوايل سال 1809 به شرح تئوري الكتريسيته و مغناطيس پرداخت و انقلاب عظيمي را در فيزيك و رياضي به پا كرد. نام آمپر با اكتشافات اساسي او درباره معادلات با مشتق جزيي در رديف بزرگ‌ترين دانشمندان اروپا قرار گرفت با اين حال كه نسبت به اساتيد آن زمان جوان بود اما تجربياتش بيش از دانشمندان سالخورده فرانسوي به كار برده مي‌شد. در سال 1820 بود كه مقاله <ژان كريستيان اورستد> درباره روابط الكتريسيته و مغناطيس به زبان لاتين منتشر شد. آمپر با مطالعه اين مقاله بيشتر وقت خود را صرف اين مسئله كرد.

اكتشافات پي در پي
آمپر با مطالعات شبانه‌روزي خود توانست دومين اكتشاف خود را درباره مغناطيس الكتريكي به ثبت برساند. آمپر شدت جريان را تشخيص داد و وسيله‌اي براي اندازه‌گيري آن معين كرد. قدم بعدي او در زمينه اكتشافاتش، نوشتن مقالات بحث‌برانگيز درباره پديده رياضيات و الكترو ديناميك بود. تئوري‌هاي آمپر به صورت پايه و اساس تحقيقات دانشجويان قرن 19 درآمد. فارادي، تامسون و ماكسول كه از دانشمندان رياضي آن دوران بودند، با كمك تحقيقات و اندوخته‌هاي آمپر موفق به اختراع و اكتشاف منابع علمي شدند.
آمپر كه آغازگر اكتشافات مهم در عرصه مباحث الكترومغناطيس بود با ارايه قوانين خود كه به قوانين آمپر معروف شد، توانست بناي الكتروديناميك را مستحكم سازد.طبق قوانين آمپر، در اطراف سيم حامل جريان )i(، خطوط ميدان مغناطيسي وجود دارد و براساس قانون دست راست آمپر اگر انگشت شست خود را در جهت جريان بگيريم جهت چرخش چهار انگشت جهت ميدان را نشان مي‌دهد. آمپر با قرار دادن يك عقربه مغناطيسي در كنار يك سيم حامل جريان، وجود ميدان مغناطيسي را نشان داد.در واقع آمپر با زباني ساده فيزيك و الكترومغناطيس را براي دانشجويان رشته فيزيك و رياضي بيان كرد. يكي ديگر از اكتشافات آمپر، پروژه تلگراف الكتريكي بود. او با اكتشافات خود نامه‌رساني را سهل كرد و سرعت بخشيد. او توانست افتخار جهاني كسب كند به طوري كه در سال 1881 كنگره بين‌المللي الكتريسين‌ها واحد جريان الكتريسيته را آمپر ناميدند و نام او وارد تمام دروس فيزيك شد.
پسرش ژان ژاك علاقه زيادي به تحصيل در رشته تاريخ و فلسفه داشت.
البته بايد متذكر شد كه ژان ژاك با پدرش آندره آمپر رابطه صميمانه‌اي نداشت زيرا آمپر به دليل مشغوليت‌هاي زيادش توجهي به فرزندانش نمي‌كرد. لذا پسر آمپر با پدر غريبه بود و هيچ‌گاه به ديدن پدرش نرفت.
آمپر با دخترش نيز مشكل داشت. آلبين با يكي از سرهنگ‌هاي ارتش ناپلئون ازدواج كرده بود. اما زندگي خوبي نداشت. شوهرش مردي لاابالي و دائم‌الخمر بود و او را رها كرد و به حال خود گذاشت. آلبين نيز مجبور شد نزد پدر بيايد و بقيه عمر را در كنار پدر در غم و اندوه بسر ببرد. آمپر در 15 ژوئن 1836 در سن 61 سالگي بر اثر سكته چشم از جهان فرو بست و عالم فيزيك و رياضي را تنها گذاشت.

 


 

 

 

جستجو
WWW Tafrihi

Copyright © 2005 Tafrihi.com  All rights reserved