*
گوهر خيرانديش: در كل من به شدت به رسم و
رسومات پايبند هستم و هميشه به آيين و
سنن ايراني احترام گذاشته و ميگذارم.
به نظرم بر پا داشتن اين گونه مراسمها
باعث ميشود كه ما هيچوقت اصالت و
گذشتهمان را فراموش نكنيم. شب يلدا
براي من پر است از خاطرههاي فراموش
نشدني. شبي كه بهترين بهانه است براي
دور هم جمع شدن اعضاي خانواده. من به جز
وقتهايي كه در اين شب سركار بودم بدون
استثناء در منزلم در كنار اعضاي
خانواده اين مراسم را برگزار ميكردم.
سفرهاي پهن ميكردم و در آن آجيل،
سيب سرخ و هندوانه ميگذاشتم و براي تكتك
اعضاي خانواده فال حافظ ميگرفتم،
خواندن اشعار حافظ در اين شبها انگار
لطف ديگري دارد.
*
نسرين مقانلو: بدون ترديد يلدا براي
همه ايرانيها جزو شبهاي بسيار مهم و
با ارزش محسوب ميشود. من جزو آن دسته
از آدمهايي هستم كه به شدت به خانوادهام
وابستهام، از طرفي به رسم و رسومهاي
ايراني هم به شدت پايبندم. به همين خاطر
چنين شبي براي من يك فرصت طلايي محسوب
ميشود، تا همه در كنار يكديگر باشيم.
*
پولاد كيميايي: يلدا براي من هميشه
توام با دل تنگي بوده است. در اين شب
بيشتر از اينكه به فكر كساني باشم كه
دور و برم هستند ياد افرادي ميافتم كه
طي اين ساليان از دستشان دادم و به
همين دليل دلم به شدت ميگيرد و غصهدار
ميشوم، البته غصه و غم توام با عشق...
يلدا يك شب عاشقانه پاييزي است.
*
مهدي امينيخواه: حسي كه در يلدا هست
آن را از شبهاي ديگر متمايز كرده،
شايد تفاوت يلدا با شبهاي ديگر فقط در
يك يا چند دقيقه باشد اما در همين مدت
كوتاه سر عجيبي نهفته است.
بهترين
آرزو در اين شب سلامتي است و اينكه همه
مردم ما به دور از دغدغههاي اقتصادي
در يك رفاه نسبي زندگي كنند و هميشه
لبخند به لب داشته باشند.
*
حسن جوهرچي: يلدا جزو شبهايي بوده است
كه همه ما ايرانيها خاطرات زياد و
شيريني از آن داريم. ناخودآگاه ياد
مادربزرگهايمان، قصهها، فال
حافظ، دورهمنشينيها و آجيلخوردنها
ميافتيم. براي من يلدا پر از خاطرات
شيرين است...
*
آزيتا حاجيان: ما در خانوادهاي بزرگ
شديم كه به شدت به رسم و رسومهاي اصيل
ايراني پايبند هستيم. من هم سعي ميكنم
غذاهايي اصيل ايراني بپزم و همراه آجيل
و هندوانه از مهمانهايم پذيرايي كنم.
شعرخواني به ويژه حافظخواني در اين
شب براي من بسيار جذاب است.
*
مريم اميرجلالي: مگر ميشود كسي
ايراني باشد آن وقت به رسم و رسومهاي
ايراني باستان پايبند نباشد؟! من از
چند روز مانده به يلدا معمولا در تدارك
درست كردن غذاهاي ويژه اين شب هستم و
بسياري از دوستان و آشنايانم را براي
اين شب دعوت ميكنم تا دور هم باشيم.
براي نوههاي نازنينم هم قصه ميخوانم،
همان كاري كه مادربزرگهايمان براي
ما انجام ميدادند.
*
رضا شفيعيجم: در شب يلدا همه ايران
زمين تا پاسي از شب بيدار ميمانند
تا جنگ سياهي و سپيدي و پيروز شدن سپيدي
را ببينند. واقعا حس زيبايي در اين شب
نهفته است. ما ايرانيها از فرهنگ
بسيار غني برخورداريم اما حيف كه قدر
فرهنگمان و آداب سننمان را آنچنان
كه بايد نميدانيم. آن قدر غرق فرهنگ
بيگانه و درگير مراسمهاي آنها ميشويم...
كه يادمان ميرود خودمان از چه فرهنگ
كهني برخورداريم.
*
سيروس گرجستاني: قديما تو چنين شبي من و
همسرم دست بچهها را ميگرفتيم و به
خانه بزرگترهاي فاميل ميرفتيم. اما
الان چند سالي ميشود كه خودمان تبديل
شديم به همان بزرگترها البته به لحاظ
سني... به همين خاطر بايد در خانه بمانيم
و سور و سات اين شب را بر پا كنيم و
منتظر بچهها و نوههايمان بمانيم...
*
علي لهراسبي: يلداي براي من يك شب
متفاوت است. شبي كه شايد دقايقي از شبهاي
ديگر بلندتر باشد اما همان بهانهاي
ميشود كه آدمها به هم نزديكتر شوند.