گپي با
گلزار: ايران در حال تغيير نسل است. جوانان درعرصههاي مختلف توانمندي خويش را نشانميدهند.اما مهلكترين سم براي نسل حاضر آن است كهبزرگترها به جوانان ايمان نداشته باشند. آنهايي كه فكر ميكنند در عرصههاي مختلفجواناني با ظرفيت، توانمند، مدير و قابل اعتمادكه بتوانند اقبال عمومي را به خود جلب كنند،وجود ندارند، سخت در اشتباه هستند. آيندهايران متعلق به جوانهاست. بايد به آنها فرصتداد. جوان آريايي ميتواند. امروز زماني استكه پدر بزرگها و مادربزرگها بايد به جوانان خوداعتماد كرده و از ديدن هنرنمايي آنها لذت ببرند. محمدرضا گلزار نماينده يك نسل است، يكايراني عاشق وطن، ايراني كه خود را نسبت بهمردم كشورش متعهد ميداند. نخبه علمي ورزشيو هنري بودن مهم است اما از آن مهمتر نخبه در تعهد بهسرزمين مادري است. براي ساختن ايراني آباد ودست يافتن به تمدن بزرگ ايران گلزارگلي از گلستان هنر ايران است. جواني كه ضمناحترام به همدمي پيشكسوتها و خاكخوردههاي عرصه هنر، خود را نسبت به جواناروپايي و آمريكايي كمتر ندانسته و باور دارد كهجوان ايراني ميتواند در زمينههاي مختلف،شايستگي و توانايي خود را به عشق مردم وسرزمين مادري به نمايش بگذارد. آنچه كه در ادامه مي خوانيد گفتگوي همكار ما با اين جوان هنرمند است : خانواده سبز :به عنوان اولين پرسش، سال 83 بر شما چهطور گذشت؟ گلزار: سال خوبي براي من بود; سالي كه درآن چهار فيلم كما، بوتيك، سيزده گربه رويشيرواني و زهر عسل را روي اكران داشتم و اينفيلمها جزو 10 فيلم برتر سال بود و به فروشخوبي دست يافت. خانواده سبز :خيلي از خوانندههاي ما با توجه بهگفتگوهاي كم شما در مطبوعات، دوست دارندبدانند محمدرضا گلزار پيش از اين كه وارد واديهنر شود، چه فعاليتي داشت؟ به خصوص پيش ازتشكيل گروه آريان، شغلش چه بود؟ و به طور كليزندگي را چگونه ميگذراند؟ گلزار: پيش از پيوستن به وادي هنر، دانشجوبودم و در كنار آن تدريس دروس كنكور را انجامميدادم. همچنين گيتار هم تدريس ميكردم امااز آنجا كه تدريس كنكور وقت مرا ميگرفت،تدريس گيتار را ادامه ندادم و تمام فعاليتهايمن به اين شكل خلاصه ميشد كه البته بايد بهورزش هم اشارهاي داشته باشم. از دورانطفوليت هم اسكي و هم واليبال را به شكلحرفهاي ادامه دادم. خانواده سبز :از چند سالگي به آموختن گيتار رو آورديد؟ گلزار: چهارده ساله بودم كه نواختن گيتار رافرا گرفتم. خانواده سبز :تحصيلات شما در چه سطحي است؟ گلزار: ليسانس مهندسي مكانيك هستم. خانواده سبز :در كجا درس خوانديد و چه ساليفارغالتحصيل شديد؟ گلزار: در دانشگاه آزاد تهران جنوب، مكانيكخواندم، سال 74 وارد دانشگاه و سال 79فارغالتحصيل شدم. خانواده سبز :چگونه به گروه آريان پيوستيد؟ گلزار: من با يكي از اعضاي گروه از قبل دوستبودم و تصميم گرفتيم كه گروهي تشكيل بدهيم.وي هم از سابق، با چند تن از هنرمندان آشنا بودو اين شد كه پس از چندي «آريان» متولد شد. خانواده سبز :پس از جدايي شما از گروه آريان، شايعاتزيادي در محافل هنري به گوش رسيد. دوست داريم كه بدانيمدليل اصلي جدايي شما از آريان چه بوده است ؟ گلزار: مشكلي نداشتم; تنها دليل جدايي من از«آريان» بهخاطر مشغله كاري در سينما بود. دراين زمان پيشنهادهاي زيادي از سينما داشتم وايفاي نقش در فيلمها وقت مرا به شدتميگرفت، از اين رو تصميم گرفتم كه از موسيقيفاصله بگيرم. خانواده سبز :و در حال حاضر، در سينما به دنبال چههستيد؟ گلزار: مشخص است. به دنبال پيشرفت وارائه كارهاي متفاوت هستم; همانطور كه تا حال سعيكردم در زندگي ام، پلههاي موفقيت را يكييكيطي كنم. خانواده سبز :در سالهاي اخير، هنرمندان و ورزشكارانزيادي معروف و مشهور شدهاند، اما شهرت شما بهگونهاي ديگر بوده، تا جايي كه دردسرهايزيادي به دنبال داشت. البته اگر اجازه بدهيدبگذاريد رك بگويم، خيليها ميگويند كه اينمعروفيت و شهرت و شايعات، تنها به خاطر خوشتيپي شماست "نظر شما در اين خصوص چيست ؟ گلزار: اگر اعتقاد دوستان چنين چيزي است،من خيلي از اين ايده ناراحت نميشوم، اما من بهدليل اين كه فعاليت در عرصه هنر، سينما و تبليغاترا همزمان پيگيري كردم، از اين رو دردسرهايموسيقي و سينما را با خود دارم و اولين كسي بودمكه بيلبوردهاي تبليغاتيام در خيابانهاي شهر بهبالا رفت; شايد به همين خاطر دردسرهايم ازديگر هنرمندان و ورزشكاران بيشتر باشد. خانواده سبز :و شما با اين شهرت مشكلي نداريد؟ گلزار: چونكه ارتباط تنگاتنگ با مردم دارم،نه; مشكلي ندارم. خانواده سبز :آيا باز هم كار تبليغات را همچنان ادامهخواهيد داد؟ گلزار: پيشنهادهاي مختلفي به من شده كه درحال بررسي هستم كه به احتمال زياد، يكي راانتخاب خواهم كرد. خانواده سبز :شما از محدود بازيگران معروف سينما بوديدكه در مجموعههاي تلويزيوني ايفاي نقشنكرديد; مانند هديه تهراني و نيكي كريمي. آياتاكنون به شما پيشنهاد تلويزيوني شده و اگر پاسخمثبت است، چرا بازي نكرديد؟ گلزار: پيشنهادهاي زيادي از تلويزيون داشتم ودارم، اما قبول نكردم. اجازه بدهيد بيشتر توضيحبدهم. خيلي از دوستان از تلويزيون به سينمارسيدند، اما من كار هنريام را از سينما آغازكردم; البته شايد بهتر باشد كه بگويم دليل خاصيندارد. شايد روزي پيش بيايد تا در يك مجموعهتلويزيوني هم ايفاي نقش كنم. خانواده سبز :معمولا فيلمهاي شما، گيشهاي بوده. فكرميكنيد دليل اين پر فروش بودن، حضورشماست يا فيلم نامه و نقش كارگردان در فيلم؟ گلزار: شايد به دليل اين باشد كه من با مردمخيلي راحت ارتباط برقرار ميكنم يا فكر من بهمردم و علاقهمندان به سينما نزديكتر است. خانواده سبز :براي مثال فكر ميكنيد، اگر شما در فيلم«كما» حضور نداشتيد، اين فيلم به چنين فروشيدست پيدا ميكرد؟ گلزار: البته; «كما» فيلم خاصي بود كه من بهفيلمنامهاش بسيار علاقه داشتم; تا جايي كه بازيدر فيلم كيميايي را قبول نكردم. من با وي وهدايت فيلم قراردادي داشتم كه بايد همزمان درسربازان جمعه هم بازي ميكردم و سرانجام بازيدر «كما» را قبول و قرارداد سربازان جمعه را لغوكردم. خانواده سبز :پس منظورتان اين است كه فروش فيلم بهيك فيلم نامه قوي برميگردد؟ گلزار: البته خود بازيگر هم نقش دارد، اما اگرفيلمنامه و كارگرداني ضعيف باشد و كارگرداننتواند از بازيگر خود، بازي بگيرد، فايدهايندارد. پس اصليترين نقش را در فروش يكفيلم، فيلمنامه قوي و كارگردان ايفا ميكند. خانواده سبز :روزي نيست كه مطبوعات در رابطه با«محمدرضا گلزار» مطلبي ننويسند، كه البته بيشترآنها شايعه است. از طرفي ميبينيم كه شما بهمطبوعات بياعتماد هستيد و معمولا در قبالشايعات، سكوت اختيار ميكنيد. فكر نميكنيد كهاين سكوت، بيشتر به ضرر شما تمام ميشود؟ بهترنيست كه يك نشريه را انتخاب كنيد وحرفهايتان را در آن نشريه طرح كنيد ؟ ازطرفي بيشتر خبرنگاراني كه مايلند با شما صحبتكنند، متفقالقول ميگويند: گلزار «كلاس»ميگذارد; آيا شما با اين ديدگاه موافقيد؟ گلزار: ببينيد، ارتباط با مطبوعات و ارتباط بامردم، دو ارتباط متفاوت است. من شخصا عاشقمردم كشورم هستم و به آنان عشق ميورزم وآنهايي كه شاهد برخورد من با مردم بودند،ميتوانند قضاوت كنند و به قول شما اهل «كلاسگذاشتن» نيستم، اما هستند تعدادي از نشريات كهبراي فروش بيشتر، دست به هر كاري ميزنند. خانواده سبز :شايد به همين خاطر است كه بارها شاهد بوديم كه عكسي از محمدرضاگلزار كه مربوط به صحنه بازي است، چاپ و تيتريانتخاب ميكنند كه هيچ ارتباطي با شما ندارد ! گلزار: كاملا درست است. عكسي از من به چاپميرسانند و تيتري برروي صفحه اول به چشمميخورد كه هيچ ارتباطي به من ندارد و مربوطبه شخص ديگري است كه درباره وي در صفحاتداخلي، مطالبي چاپ مي كنند اين دليلبياعتماديام به بعضي از نشريات است. شما اگر جاي منبوديد، آيا بياعتماد نميشديد؟ به همين خاطر ازگفتگو با نشريات دوري ميكنم از طرفي مردم ماهم در حال حاضر بسيار باهوش هستند و به نوشتههر نشريهاي اعتماد نميكنند و به درستي دربارهمن قضاوت ميكنند. گلزار: علاقهمندان به راحتي ميتوانند ازاخبار مربوط به من مطلع شوند. نشاني سايت من: WWW.MR Golzar.ir است. فكر كنم درشرايط حاضر، اين بهترين راه باشد. خانواده سبز :آيا فكر نميكنيد كه اين شايعات عمدي، نشان از «حسادت» به شما باشد؟ گلزار: فكر نكنم حسادت باشد.(شايد هم باشد) خانواده سبز :بگذريم; براي سال 84 چه برنامههاييداريد؟ گلزار: براي سال 84، يك گروه موسيقي به نام«هنرمندان» تشكيل دادم كه در حال حاضر تمامتمركز من، براي كنسرت و تهيه آلبوم است. خانواده سبز :و چه كساني با شما همكاري ميكنند؟ گلزار: از اعضاي اصلي گروه بايد به امينحيايي اشاره كنم كه گيتار مينوازد و ميخواند وحسام نواب صفوي كه پيانو مينوازد. خانواده سبز :و چند نفر اعضاي اين گروه را تشكيلميدهند؟ گلزار: تا الان كه با شما صحبت ميكنم، 9 نفرقطعي شدهاند. خانواده سبز :مردم ميتوانند شاهد هنر نمايي شما واعضاي گروه تان باشند؟ گلزار: به اميد خدا. شعرها انتخاب، ترانه آهنگسازي شده و تنظيمها هم صورت گرفته است. خانواده سبز :ميتوانيد نام آهنگساز آن را برايمانبگوييد؟ گلزار: اگر اجازه بدهيد، بگذاريد سوپرايزباشد، اما در آيندهاي نزديك به طور كاملبرايتان توضيح ميدهم. خانواده سبز :كمي ميخواهيم در رابطه با سفر به آمريكابگوييد كه حرف و حديثهايزيادي براي شما بهدنبال داشت. واقعا چه اتفاقي افتاد؟ گلزار: من براي گردش و تفريح و اكران فيلم«كما» به آمريكا سفر كرده بودم. تنها چيزي كهميتوانم در رابطه با اين پرسش بگويم، اين استكه بهخاطر عدم همكاري من با يك سري ازآقايان، آن حرفها و حديثها بوجود آمد. خانواده سبز :شايد بايد اين پرسش را زودتر از شماميپرسيديم، اما سمت و سوي گفتگو، چنيناجازهاي را به ما نداد. ميتوانيد كمي ازكودكيتان برايمان بگوييد؟ براي مثال در كجا بهدنيا آمديد، چه مدرسهاي رفتيد؟ و بالاخره كمي از خانوادهتان برايمان بگوييد. گلزار: من در محله انديشه سهروردي به دنياآمدم. دوران دبستان، راهنمايي و دبيرستان را درمدرسه شهيد محمد منتظري گذراندم. در دوراندبيرستان، سه سال رياضي خواندم و سال آخربراي شركت در رشته دندان پزشكي، تغيير رشتهدادم و تجربي خواندم... همان سال سومدبيرستان بودم كه مهندسي مكانيك قبول شدم وجايم را رزرو كردم. سال بعد دندان پزشكي قبولنشدم و به ناچار در رشته مهندسي مكانيك ادامهتحصيل دادم... من فرزند سوم خانواده هستم،برادر بزرگم فوق ليسانس عمران و خواهر بزرگممتاهل هستند و برادر كوچكترم «برديا» برايكنكور درس ميخواند كه البته شايد در آيندهاينزديك با برديا در يك فيلم بازي كنيم. ازخصوصيات بارز دوران كودكي اين كه، خيلي زوداسكي را ياد گرفتم و از آنجا كه پدرم سرپرستتيم فوتبال پاس بود، واليبال راخيلي زود ازباشگاه پاس آغاز كردم. خانواده سبز :پدرتان در چه مقطعي سرپرست پاس بود؟ گلزار: پدرم، «پرويز گلزار» دونده بود و دريك مقطع يك ساله در دهه شصت، سرپرستباشگاه پاس بود. خانواده سبز :و از دوستان كودكي تان برايمان چيزينگفتيد؟ گلزار: با بيشتر آنها ارتباط دارم; براي مثال،دوست عزيزم «حميد ثاني» كه حالا در كنار مننشسته است. خانواده سبز :يك خبرنگار ايتاليايي كه به ايران آمده بود،پس از اين كه بيلبورد شما را در سطح شهر تهرانديده بود، پس از بازگشت به ايتاليا گفته بود كه«محمدرضا گلزار» شبيه ايتالياييهاست; شماشنيده بوديد؟ گلزار: (ميخندد)، دستشان درد نكند، لطفداشتند خانواده سبز :اگر اجازه دهيد يك پرسش نسبتا سياسي;در انتخابات رياست جمهوري شركت ميكنيد؟ گلزار: بله، يك وظيفه ملي است. خانواده سبز :تا يادمان نرفته، كمي از تيم واليبالهنرمندان هم برايمان بگوييد؟ گلزار: اين تيم را دو سال است كه تشكيلدادهايم و در سطح كشور بازيهايي برگزار كرديمكه هزينه بليت فروشي آن تنها صرف امور خيريهميشود، كه البته جا دارد از شركت «شيرآوران»هم تشكر كنم كه اسپانسر اين تيم است و هزينهرفت و برگشت و اياب و ذهاب تيم به شهرستانهارا اين شركت تقبل ميكند. خانواده سبز :اعضاي تيم، قراردادي براي حضور در اينتيم ندارند؟ گلزار: اصلا و ابدا و تمام اعضاي تيم، تنها بهخاطر كارهاي خير دراين تيم عضويت دارند. خانواده سبز :از اعضاي تيم برايمان بيشتر ميگوييد؟ گلزار: ابتدا بايد از بهمن سلطاني كه خود ازپيشكسوتان اين رشته است، نام ببرم كه مربي اينتيم است. امير طالبي مدير اين تيم و ميتوانم بهپويا اميني، حامد بهداد، بهزاد محمدي، عليصادقي، حسام نواب صفوي، فرهاد مهاديان،برديا و... اشاره داشته باشم. خانواده سبز :از قشر بازيگران، با كدام يك بيشتر ارتباطداريد؟ گلزار: امين حيايي، حسام نواب صفوي، سامدرخشاني، پويا اميني، بروز ارجمند، نيمافلاح وفرهاد جواهر كلام. خانواده سبز :از بچههايآريان خبرداريد؟ گلزار: بله، دورادور. خانواده سبز :راستي شنيديم كه استقلالي هستيد; با توجهبه اين كه پدرتان در پاس حضور داشت. گلزار: الان هم طرفدار پاس هستم اما تيماستقلال را هم دوست دارم ولي بيشتر از همه تيمملي را دوست دارم. خانواده سبز :و در بين تيمهاي خارجي؟ گلزار: بايرن مونيخ آلمان. خانواده سبز :يك خاطره از فوتبال برايمان ميگوييد؟ گلزار: زماني كه بچه بودم، در تمرينات تيم پاسحضور داشتم. من پشت دروازه پاس نشسته بودم.«جلال بشرزاد» دروازه بان بود. نادرمحمدخانيشوتي محكم به طرف دروازه او روانه كرد، كه اينتوپ با چنان شدتي به من برخورد كرد كه بيهوششدم. آن زمان 10 يا 11 ساله بودم. اين خاطرههيچ وقت يادم نميرود. خانواده سبز :از بازيكنان آن زمان پاس، اسامياي درذهنتان مانده است؟ گلزار: بله، حميد استيلي، كوروش لرستاني،احمد حاج علي گل، فيروز كريمي، جلال بشرزاد،علي اصغر مدير روستا. خانواده سبز :به تازگي كدام يك از آنها را ديدهايد؟ گلزار: حميد استيلي و مدير روستا را ديدم. خانواده سبز :آنها از دوران بچگي شما چيزي به ياددارند;زماني كه با پدر در تمرينات تيم پاس شركتميكرديد؟ گلزار: فكر كنم يادشان باشد. خانواده سبز :و از بهترين خاطرات سينمايي؟ گلزار: ديدن ايرج قادري در ساحل شمال كهپس از آن به سينما راه يافتم. خانواده سبز :دوست داريد روزي كارگردان شويد؟ گلزار: بله، شايد در آينده كارگردان شدم;شايد... از حالا نميتوانم چيزي بگويم. خانواده سبز :شعر ميگوييد يا فيلمنامه مينويسيد؟ گلزار: در تغذيه شعرها براي گروه همكاريكردهام، اما تا حالا فيلمنامه ننوشتم. خانواده سبز :آهنگسازي چه؟ گلزار: براي آلبوم جديد، دو قطعه ساختم. خانواده سبز :نميخواهيد با توجه به گفتههايقبلي شمادر اين گفتگو، بيشتر در رابطه با آلبومتان توضيحبدهيد؟ گلزار: (لبخند ميزند) يك آلبوم با كلام و يكآلبوم بيكلام. خانواده سبز :ميخواهيم نظرتان را در مورد مجلهخانواده سبز بدانيم؟ گلزار: يك نشريه مردمي با مطالب متنوع وبدور از جنجال و پردازش به موضوعهايمختلف داخلي و خارجي كه در نوع خود زحمتزيادي را ميطلبد. به هرحال شما ميدانيد من ازانجام گفتگوي اختصاصي در طي سالهاي اخيرپرهيز كردم، اما اين حق را براي خوانندگانخانواده سبز محفوظ دانستم كه با آنان ارتباطبرقرار كنم; چرا كه من عاشق مردم و ايران هستم. خانواده سبز :و به عنوان آخرين مطلب، اگر حرفي برايمردم داريد... گلزار: مردم كشورم را عاشقانه دوست دارم ودليل بازگشتم به ايران، فقط و فقط، مردم وخانوادهام بودند، من عاشق مردم ايرانم. خانواده سبز :منخودم به عنوان مصاحبه كننده، پيش از اين انتظارداشتم كه با يك فرد مغرور مواجه شوم اما برخوردشما باعث شد كه چنين ذهنيتي را از خود دوركنم. از شما كه چنين وقتي را به ما داديد،سپاسگزارم. گلزار : من هم براي شما و خوانندگانتان آرزوي موفقيت مي كنم . گلزار از نگاه يك دوست قديميگلزار و واژهها اتومبيل مورد علاقه: BMW. اتومبيل حال حاضر: پاترول. منزل: زندگي در كنار پدر و مادر در خيابانانديشه تهران. مادر: حامي. پدر: مشوق. ورزش مورد علاقه: اسكي و واليبال. مردم: عشق بينهايت. واليبال: كارهاي خيرخواهانه . دوست خوب: حميد ثاني و سامان پارسا و...كهنعمت هستند. تيم ملي: بوي جام جهاني. مطبوعات: بي اطمينان. تلفن همراه: شمارهاي ندارم . بهمن سلطاني: يك دوست خوب . تاريخ تولد: 11 فروردين ماه سال 1356 . زبان انگليسي: تسلط كامل دارم. ايران: هيچ جا ايران نميشود. امضا دادن: كوچكترين كاري كه ميتوانم درحق مردم انجام دهم. غرور: بيگانهام. عشق: مردم. خانواده سبز : اميدوارم تمام ايرانيها دارايچنين خانوادهاي باشند. دوستان قديمي: هنوزم دوستيم. شايعات: عادت كردم، مردم خودشان بهترينقاضي هستند. تيترهاي جنجالي: روحم خبر ندارد،دستشان رو شد. موسيقي: خاطرات دوران نوجواني.
|
|||||