مجيداخشابي: براي‌ ماندگاري‌ زمان‌ لازم‌ است‌

امسال باز هم کار زيباي او را در تيتراژ پاياني متهم گريخت شنيديم .او سال ها بعنوان آهنگساز و نوازنده در آلبوم هاي زيادي کار کرد واينک علاوه بر هنر گذشته با صدايش در قلبها جا گرفته است .در ادامه گفتگوي ما با مجيد اخشابي را بخوانيد.

- گفتگو را از آخرين‌ كاري‌ كه‌ از شما شنيديم‌(تيتراژ پاياني‌ متهم‌ گريخت‌) آغاز مي‌كنيم‌، از اين‌كار چقدر راضي‌ هستيد؟

 

اخشابي‌: خب‌ اگر مطمئن‌ نبودم‌ كه‌ در نهايت‌ ازاين‌ كار راضي‌ خواهم‌ شد، چنين‌ كاري‌ رانمي‌خواندم‌، به‌ نظرم‌ آن‌ نتيجه‌اي‌ كه‌ بايد مي‌دادو تاثيري‌ كه‌ بايد را، گذاشت‌ و همان‌طور كه‌ مطلع‌هستيد اين‌ كار، بازخواني‌ يك‌ ترانه‌ قديمي‌ هندي‌بود كه‌ باز سازي‌ شده‌، از كودكي‌ به‌ اين‌ ترانه‌علاقه‌ داشتم‌ و هميشه‌ در اين‌ فكر بودم‌ كه‌ درجايي‌ مناسب‌ آن‌ را بخوانم‌ كه‌ به‌هرحال‌ قرعه‌ به‌نام‌ متهم‌ گريخت‌ زده‌ شد.
-چطور شد با اين‌ سريال‌ همكاري‌ كرديد؟
اخشابي‌: بر اساس‌ همكاري‌ كه‌ سال‌ گذشته‌ بااين‌ مجموعه‌ در سريال‌ (خانه‌ به‌ دوش‌) داشتم‌.
- عده‌اي‌ معتقدند در اين‌ كار صدا و ترانه‌خوب‌ بود، اما ملودي‌ زياد دلچسب‌ نبود و به‌ كارنمي‌آمد؟
اخشابي‌: به‌ عقيده‌ من‌ ملودي‌ اين‌ كار خيلي‌غني‌ است‌ و شايد از بهترين‌ ملودي‌ها و يا الحان‌هندي‌ باشد كه‌ معمولا به‌ ذائقه‌ ايرانيان‌ خوش‌مي‌آيد.
- در خصوص‌ تيتراژ آغاز اين‌ سريال‌ كه‌ باصداي‌ امير حسين‌ مدرس‌ خوانده‌ شد چه‌ نظري‌داريد؟
اخشابي‌: هيچ‌ نظري‌ ندارم‌.
- معياري‌ كه‌ براي‌ ارائه‌ كارهايتان‌ داريدچيست‌؟
اخشابي‌: خوب‌ معمولا قبل‌ از انتشار براساس‌تجربه‌ و سليقه‌ خودم‌ و پس‌ از آن‌، مردم‌ بهترين‌معيار هستند.
- پس‌ شما فهم‌ عام‌ را قبول‌ داشته‌ و ملاك‌قرار مي‌دهيد؟

اخشابي‌: بله‌، بديهي‌ است‌ مصرف‌ كنندگان‌ اثر وافرادي‌ كه‌ از كار استفاده‌ مي‌برند داراي‌ اهميت‌هستند. مسلما پرفسوري‌ كه‌ در دانشگاه‌هاي‌ معتبرموسيقي‌ درس‌ مي‌دهد، ملاك‌ و معيار من‌ نخواهدبود چون‌ كار را براي‌ مصرف‌ مي‌سازم‌. اما اگر قرارباشد اثري‌ را براي‌ اركستر سمفوني‌ و يا دانشگاه‌هاو يا فلان‌ فستيوال‌ بسازم‌ ملاك‌ و معيار فرق‌ خواهدكرد.
- به‌ نظرتان‌ اين‌ فهم‌ عام‌ ملاك‌ معتبري‌ است‌؟
اخشابي‌: به‌ اين‌ نتيجه‌ رسيده‌ام‌ كه‌ مردم‌ دردراز مدت‌ اشتباه‌ نخواهند كرد.
- پس‌ با اين‌ اوصاف‌ به‌طور مداوم‌ نياز به‌آزمون‌ و خطا است‌؟
اخشابي‌: ما همه‌ از شيوه‌ آزمون‌ و خطا درزندگي‌ استفاده‌ مي‌كنيم‌، خيلي‌ از مسائل‌آموختني‌ نيست‌ و ممكن‌ است‌ در زماني‌، يك‌موسيقي‌ و يا يك‌ صدا را شنيده‌ و از آن‌ لذت‌ ببريداما وقتي‌ كارشناسانه‌ نگاه‌ مي‌كنيد متوجه‌ خواهيدشد كه‌ اين‌ كار قابل‌ دلبستگي‌ نيست‌. در حقيقت‌هنگاميكه‌ در پذيرش‌ يك‌ اثر از طرف‌ مصرف‌كننده‌ استمرار وجود داشته‌ باشد، آن‌ موقع‌ اثرقابل‌ توجه‌ خواهد بود.
- فكر مي‌كنيد عوام‌ مي‌توانند شما را در رشدو تعالي‌ ياري‌ كنند؟
اخشابي‌: من‌ هميشه‌ سليقه‌ام‌ را با سليقه‌ مردم‌جمع‌ مي‌زنم‌ با مردم‌، از سليقه‌ مردم‌ كم‌ نمي‌كنم‌،بلكه‌ به‌ سليقه‌ خودم‌ چيزهايي‌ را مي‌افزايم‌ كه‌ فكرمي‌كنم‌ مردم‌ دوست‌ دارند، سابقه‌، تجربيات‌ وتحصيلاتي‌ كه‌ در اين‌ بيست‌ و پنج‌ سال‌ به‌ دست‌آوردم‌ را فراموش‌ نكرده‌ و زير پا نمي‌گذارم‌ و به‌ميل‌ سليقه‌اي‌ كه‌ ممكن‌ است‌ در يك‌ مقطع‌ زماني‌كوتاه‌ باب‌ باشد رفتار كنم‌ بلكه‌ در همان‌ مبناي‌تجربيات‌ آثاري‌ را مي‌سازم‌ كه‌ مصرف‌ كننده‌ هم‌ به‌آن‌ توجه‌ كند و از آن‌ استفاده‌ كند، تمام‌ تلاش‌ من‌اين‌ است‌ به‌ خصوص‌ در راديو، تلويزيون‌ كه‌مخاطب‌ عام‌ دارد كه‌ تمام‌ سلايق‌ را تا حدودي‌قانع‌ كنم‌ و رضايتشان‌ را جلب‌ نمايم‌.
- به‌ نظرتان‌ موسيقي‌ يك‌ هنر انتزاعي‌ است‌ ياملموس‌ و واقعي‌؟

اخشابي‌: در حقيقت‌ فكر مي‌كنم‌ بسيار انتزاعي‌است‌ و داراي‌ يك‌ فرمول‌ كه‌ بتوان‌ آن‌ را يادگرفت‌ و جواب‌ در آن‌ مستتر باشد نيست‌ و با كشف‌و شهود و سعي‌ و خطا مي‌شود به‌ نتيجه‌ رسيد و اين‌مشكل‌ همه‌ موزيسين‌ هاست‌ كه‌ آنچه‌ را كه‌ تجربه‌كردند تنها براي‌ يكبار به‌ درد خواهد خورد وهميشه‌ بايد ياد بگيرند تا بتوانند ارائه‌ كنند و اين‌شگفتي‌ هنر موسيقي‌ است‌. جايي‌ كار دشوارمي‌شود كه‌ زماني‌ شما به‌ ركورد و كيفيت‌ در ارائه‌يك‌ اثر مي‌رسيد اما مردم‌ دوباره‌ همان‌ اثر را ازشما نمي‌پذيرند حتي‌ از افراد ديگر هم‌ به‌ سختي‌مي‌پذيرند به‌ اين‌ ترتيب‌ هميشه‌ بايد در تغيير وتكاپو باشي‌ تا البته‌ مقصود سطح‌ سليقه‌ خوب‌ مردم‌است‌، شايد تا چند سال‌ پيش‌ موزيسين‌ها سليقه‌مردم‌ را خيلي‌ نازل‌ مي‌دانستند و فكر مي‌كردنداثري‌ كه‌ مردمي‌ و كوچه‌ بازاري‌ باشد خيلي‌ بداست‌ اما من‌ اين‌ اعتقاد را ندارم‌ و معتقدم‌ سطح‌سليقه‌ مردم‌ خيلي‌ پايين‌ نيست‌ البته‌ متفاوت‌، متغيراست‌ و با دامنه‌ گسترده‌اي‌ دارد اما مي‌تواند به‌سليقه‌ خيلي‌ عالي‌ هم‌ ختم‌ شود اما امروز عموماسطح‌ سليقه‌ مردم‌ خوب‌ شده‌، مردم‌ ما شنيدن‌موسيقي‌ را ياد مي‌گيرند، با جدي‌تر شدن‌ موسيقي‌در جامعه‌.
- به‌ نظر شما چيزي‌ به‌ نام‌ موسيقي‌ مبتذل‌داريم‌؟
اخشابي‌: من‌ فكر مي‌كنم‌ چنين‌ چيزي‌ نيست‌،كار برد اين‌ كلمه‌ يا منسوخ‌ شده‌ يا بايد منسوخ‌شود. موسيقي‌ ضعيف‌ داريم‌ اما موسيقي‌ كه‌ ابتذال‌به‌ همراه‌ داشته‌ باشد نداريم‌، خود موسيقي‌ رامقدس‌تر از اين‌ حرف‌ها مي‌دانم‌، خود جنس‌ وآلات‌ موسيقي‌ ذاتا ابتذال‌پذير نيستند.

وقتي‌ موسيقي‌ به‌ كلام‌ دم‌ دستي‌ و ارزان‌ همراه‌شود شايد اثر بد به‌ همراه‌ داشته‌ باشد، من‌ اين‌صحبت‌ را نزد يكي‌ از مديران‌ تصميم‌ گيرنده‌ درموسيقي‌ كردم‌ و ايشان‌ هم‌ پذيرفتند گفتم‌:موسيقي‌ بايد با صحنه‌ سازگار باشد، همه‌ معتقدندموسيقي‌ كوچه‌ بازاري‌ قديمي‌، موسيقي‌ بدي‌بوده‌، اما وقتي‌ در يك‌ فيلمي‌ تاريخ‌ زمان‌هاي‌قديم‌ از گرامافون‌ چنين‌ موسيقي‌ پخش‌ مي‌شودهمه‌ لذت‌ مي‌بريم‌ مي‌گوييم‌ موسيقي‌ نشسته‌ به‌تصوير.
- به‌ چه‌ سازي‌ علاقه‌ داريد؟

اخشابي‌: از كودكي‌ صداي‌ سنتور من‌ را مسحورمي‌كرد، كاري‌ نداشتم‌ غمگين‌ مي‌زنند يا شاد،جنس‌ صداي‌ سنتور برايم‌ دوست‌ داشتني‌ بود،بعدها كه‌ اين‌ صدا به‌ حافظه‌ من‌ سپرده‌ شد قياس‌به‌ وجود آمد.
_ الان‌ چطور؟
اخشابي‌: هنوز هم‌ جنس‌ صداي‌ سنتور رادوست‌ دارم‌ ولي‌ قطعا به‌ محتوا دقت‌ مي‌كنم‌،ممكن‌ صداي‌ نواختن‌ سنتور يك‌ نوازنده‌ را بشنوم‌و بدم‌ هم‌ بيايد.
- سازهايي‌ كه‌ شما دوست‌ داريد (سه‌ تار وسنتور) با نوع‌ موسيقي‌ كه‌ كار مي‌كنيد در تضادنيستند؟
اخشابي‌: آهنگ‌ بنده‌ نواز چه‌ تضادي‌ با سه‌ تارداشت‌ در صورتي‌كه‌ تمام‌ ابياتش‌ از آواهاي‌ايراني‌ استفاده‌ شده‌ بود. ممكن‌ است‌ شما سه‌ تاررا تنها در آوازها و موسيقي‌ سنتي‌ شنيده‌ باشيد، امامن‌ استفاده‌اي‌ كه‌ خودم‌ دوست‌ داشتم‌ را از سه‌تار بردم‌.
- اثر جاويد در ذهنتان‌ كدام‌ است‌؟
اخشابي‌: اثري‌ كه‌ ذهن‌ و هوش‌ مرا تسخيركرده‌ باشد، به‌ طور مثال‌ آهنگ‌ (تنها ماندم‌) استادبنان‌ براي‌ اولين‌ باري‌ كه‌ شنيدم‌ وجودم‌ را گرفت‌هم‌ جنس‌ صدا، هم‌ ملودي‌، هم‌ شعر و هم‌ حس‌اجرا، هنوز هم‌ اين‌ آهنگ‌ را مي‌شنوم‌ لذت‌مي‌برم‌ يك‌ بخشي‌ با خاطرات‌ آن‌ زمان‌ و يك‌بخشي‌ هم‌ لذتي‌ كه‌ نقدا دريافت‌ مي‌كنم‌.
- چرا هنوز مجرديد؟

اخشابي‌: با وجود حضورم‌ در عالم‌ هنرنمي‌توانم‌ تشكيل‌ زندگي‌ هنري‌ دهم‌.
- پس‌ معتقديد زندگي‌ هنري‌ با زندگي‌ تاهلي‌ناسازگار است‌؟
اخشابي‌: كمي‌، بله‌.
- مگر شما دكارت‌ هستيد، ايشان‌ هم‌ معتقدبودند كه‌ نمي‌شود جمع‌ بست‌ بين‌ زندگي‌ فلسفي‌،هنري‌ با زندگي‌ مشترك‌؟
اخشابي‌: من‌ نمي‌دانستم‌ دكارت‌ چنين‌ حرفي‌را زده‌، اما شايد اينگونه‌ نتيجه‌ دهد كه‌ زندگي‌تخصصي‌ با زندگي‌ عمومي‌ كمي‌ فرق‌ مي‌كند.

- يعني‌ براي‌ هميشه‌؟

اخشابي‌: تا مادامي‌ كه‌ مشتاقانه‌ شخص‌ راهش‌در عالم‌ هنري‌ را دنبال‌ مي‌كند و وقتي‌ برايش‌باقي‌ نمي‌ماند.
- ما بالاخره‌ نفهميديم‌ شما چه‌ زماني‌مي‌خواهيد تشكيل‌ زندگي‌ مشترك‌ دهيد؟
اخشابي‌: مشخص‌ نيست‌، اگر مي‌دانستم‌ كه‌صريح‌ جوابتان‌ را مي‌دادم‌. تقدير يك‌ بخش‌ماجراست‌ و خواسته‌ ما طرف‌ ديگر ماجرا.
- تا به‌ حال‌ عاشق‌ شديد؟
اخشابي‌: من‌ تمايلي‌ به‌ جواب‌ دادن‌ اينگونه‌سوال‌ها ندارم‌.
- معمولا هنرمندان‌ انسان‌هاي‌ ساده‌ وصادقي‌ هستند؟
اخشابي‌: خب‌، هر كسي‌ تجربيات‌ خاص‌ خودرا دارد و بر همان‌ اساس‌ ديدگاهش‌ متفاوت‌خواهد بود.
- كار بعدي‌ كي‌ وارد بازار مي‌شود؟
اخشابي‌: كارهاي‌ زيادي‌ را در سر دارم‌ كه‌ به‌اميد خدا انجام‌ دهم‌، يكي‌ از آنها آلبومي‌ است‌ كه‌زودي‌ وارد بازار خواهد شد، محتوي‌ ده‌ قطعه‌است‌ با آثار متنوع‌ كه‌ دقيقه‌هاي‌ مختلف‌ را شامل‌مي‌شود و اميدوارم‌ با عنايت‌ خدا مورد پسند واقع‌شود.
- به‌ چه‌ نامي‌؟

اخشابي‌: هنوز انتخاب‌ نشده‌ ولي‌ احتمال‌ داردنام‌ (پريزاد) براي‌ آن‌ انتخاب‌ شود.
- اشعار از آقاي‌ معلم‌ است‌؟
اخشابي‌: اصولا، بله‌.
-تا كي‌ آقاي‌ معلم‌ و چرا ايشان‌؟
اخشابي‌: تا زماني‌ كه‌ اين‌ همكاري‌ موجب‌ بروزاثري‌ شود كه‌ مردم‌ بپسندند.


 

منبع: مجله خانواده سبز ksabz.net

 

 

 

Copyright © 2005 Tafrihi.com  All rights reserved